نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 296
بداند واز منظور پيامبرش كه به وجود آوردن انسانهاى ملكوتى بود با خبر شود ، سپس به شخصيت وحكومت معاويه وكارهايش مراجعه كند به اين نتيجه نرسد كه معاويه خود مكتب اسلام را دگرگون كرد ومواد خام نظريات ماكياولى را در جوامع اسلامى پياده كرد . اين انسان وارونه به اصطلاح امير المؤمنين در پاسخ نامه محمد ابى بكر كه از مصر نوشته واو را به جهت مخالفت با حكومت حقه امير المؤمنين توبيخ وتهديد نموده بود ، چنين مىنويسد : « فقد كنا وابوك فينا نعرف فضل ابن ابى طالب وحقه لازما مبرورا علينا فلما اختار الله لنبيه ما عنده واتم له ما وعده واظهر دعوته وابلج حجته وقبضه الله اليه صلوات الله عليه فكان ابوك وفاروقه اول من ابتزه حقه وخالفه على امره على ذلك اتفقا واتسقا . . . ولو لا ما فعل ابوك من قبل ما خالفنا ابن ابى طالب ولسلمنا اليه . . . » [1] ( ما در زمان پيامبر بوديم وپدرت هم با ما برترى على بن ابى طالب ولزوم حق او را بر گردن خود مىدانستيم ، هنگامى كه خداوند پيامبر اسلام را به پاداشى كه براى او آماده كرده بود برگزيد وآن چه را كه به او وعده كرده بود به اتمام رسانيد ودعوت او را آشكار ساخت وحجتش را روشن فرمود ، پدر تو وفاروقش اولين كسى بودند كه حق على را از او سلب كردند وبا او مخالفت ورزيدند وبر اين كار اتفاق داشتند . اگر پدرت پيش از من اين اقدام را نكرده بود ، ما با على بن ابى طالب مخالفت نمىكرديم وخلافت را به او تسليم مىنموديم . )
[1] تاريخ صفين ، نصر بن مزاحم چاپ مصر ( دوم ) ص 119 و 120 ومروج الذهب ، مسعودى چاپ مصر ( سعادت ) ج 3 ص 21 و 22 وشرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ج 1 ص 284 وجمهرة رسائل العرب احمد زكى صفوت ج 1 ص 545 و 546 . .
296
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 296