نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 265
حماسه ها ورجز خوانى در روى يك جهت يا يك قيافه از حقيقت آن اندازه پر غوغا وپر سر وصدا مىشود كه مردم از دريافت صدها مزايا وقيافهء آن حقيقت محروم مىمانند - چه تشبيه عالى است كه جلال الدين در اين مورد آورده است : < شعر > بلبلانه نعره زن بر روى گل تا كنى مشغولشان از بوى گل < / شعر > اين نعره زنان چه از روى آگاهى وچه ناخود آگاهانه بر افكار بشرى هجوم مىآورند وآنها را تا بيغولهاى بس تنگ وتاريك عقب مىرانند وبيش از يك روزنه در آن نمىگذارند كه آن هم تنها براى تماشاى نمودى است كه آن نعره زنان مىبينند ومىخواهند اين كه جلال الدين مىگويد < شعر > حرف گفتن بستن آن روزن است عين اظهار سخن پوشيدن است < / شعر > معناى فوق العاده مهمى را در بر دارد كه به طور اختصار آن را توضيح مىدهيم : - به طور طبيعى براى روح هر انسان دريچهاى است كه به واقعيتهاى درونى وبرونى در موقعيتى كه در آن قرار گرفته است ، باز مىشود . ومىدانيم كه در فضاى درونى مانند فضاى برونى خورشيدى فروزان است كه اگر دستى از جان آدمى دراز شود وآن دريچهء مخصوص به خود را باز كند ، با آن اندازه از واقعيات رو برو خواهد گشت كه بتواند موقعيت وجودى خود را در جهان هستى تفسير وتوجيه كند . سخنانى كه دريافت شده هاى ديگران را در بر دارد ، مانند مشتى سنگ وگلها است كه دريچهء آدميان راهرو را مىبندد . مگر خود گوينده از چنان رادمردى برخوردار شود كه ارزش وسيلهاى سخن خود را گوشزد كند ويا تعليم وتربيت فرهنگ بشرى به آن درجه از عظمت برسد كه ارزش سخنها را براى انسانها توضيح بدهد واثبات كند كه هر كس كه در اين جهان در بارهء واقعيتها سخنى مىگويد ، از صحنه ونمايشنامهاى خبر مىدهد كه خود در آن صحنه ونمايشنامه هم بازيگر
265
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 265