نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 224
< شعر > آه ودود وناله آن دم كار بند حرص را آماده كن اى هوشمند < / شعر > چارهء سيلاب ويرانگر را پيش از خرابى بصره جستجو كن ، باشد كه بصره از آن شكست نابود كننده نجات پيدا كند . اى آن كه به من گريه سر مىدهى ودل سوزى مىكنى : پيش از انهدام بصره وموصل . گريه كن ، اگر مىخواهى به من نوحه وشيون راه بيندازى ، موقعش پيش از مرگ من است ، نه پس از مرگم كه چارهاى جز صبر وشكيبايى ندارد . پيش از هلاكت وسقوط من در سيه چال مرگ ، به حالم گريه كن نه پس از برخاستن واحاطهء طوفان ولغزش پايم در پرتگاه مرگ . آرى < شعر > آن زمان كه ديو مىشد راهزن آن زمان بايست ياسين خواندن پيش از آن اشكسته گردد كاروان آن زمان چوبك بزن اى پاسبان < / شعر >
224
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 224