نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 217
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 636)
نيستند كه بتوانند به هستى مستقل خود در زندگانى پى ببرند . ولى انسانها منحصر به اين موجودات نيستند ، ودر هر جامعه ودر هر دورهاى با نسبتهاى مختلف وكيفيات گوناگون اشخاص فراوانى در خارج از منطقهء جبرهاى محيطى واجتماعى زندگى مىكنند ، اگر چه اين زندگى مستقل به جهت فشار واجبار عوامل برونى ، در قلمرو درونى بوده ودر قلمرو برونى مانند ساير افراد شكل همان جامعه را دارا مىباشند . اصلًا عنصر اساس عظمت انسانى هم در آن است كه بتواند از احساس اختيار عالى خود بهره مند گشته وبتواند زندگى روانى خود را در ما فوق شكل سنتى واجبارى جامعه برقرار بسازد . اين جامعه شناسان تحققى به خطاى فوق قناعت نورزيده به خطاى شديدترى مرتكب مىشوند زيرا : اميل دوركيم مىگويد « نخستين واساسىترين قاعده اين است كه وقايع اجتماعى را شيئى يا امرى جدا از متفكر بشماريم . » [1] « . . . با وقايع اجتماعى بايد مانند شيئى رفتار كرد [2] آيا تجريد شخصيت وانديشه براى بررسى جامعه ، از جامعهاى كه متفكر جامعه شناس خود يكى از اعضاى آن است ، گسيختن عوامل سازنده ونگه دارندهء موجوديت فرد از اجتماع نيست ؟ به اضافه اين كه اين آقايان جامعه شناسان روى كدامين دليل ، تماس خود را با جامعه براى درك وشناخت قوانين واشكال آن ، ما فوق فيزيكدانان تلقى كرده واين امتياز را از كجا به دست آوردهاند كه در شناخت جامعه تماشاگر حقيقى بوده وبدون بازيگرى كار خود را انجام مىدهند آنان كه اطلاعى از جهان شناسى فيزيكى دارند ، مىدانند كه خواه نخواه بررسى كنندهء نمود اجسام وساير موضوعات فيزيكى مانند آن شخص وارد صحنهء بازى است كه هم بازيگرى مىكند وهم تماشاگرى .
[1] قواعد روش جامعه شناسى ، اميل دوركيم ، ترجمه دكتر على محمد كاردان ، ص 38 . . [2] همان مأخذ ، ص 69 . .
217
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 217