نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 199
وروانى آدمى ، مانند روش فيزيك نظرى جديد مطرح كرد كه ذرات بنيادين طبيعت مانند الكترون را با اختلاف موقعيتهاى جريان وفعاليت با دو عينك جرم ( ذره ) وموج تفسير مىكند . وقتى جزر ومد وجريان متصل انديشه ها وساير جريانات مغزى را مخصوصاً موقعى كه وابستگى آنها را در جريان با فراز ونشيب به سطح با ميعان من كه شبيه به اقيانوس است مىبيند ، تعبير موج مىكند وموقعى كه عينك تجزيه وتحليل به چشمانش مىزند ، آنها را ذره وجرم مىبيند . تفاوت ديگرى كه ميان دو نظريه راسل وجلال الدين وجود دارد ، اين است كه جلال تنها به تعبير ذره در باره انديشه وخاطرات قناعت مىكند ، ولى راسل روش تحليلى معلومات را مانند مكتبى تلقى مىكند ، در صورتى كه جهان بينى بهر دو روش تحليلى وتركيبى نيازمند است . تفسير ابيات امر اى سلطان محمود مانند بهانه جويان ديگر كه جبر را بهانه مىكنند تا سر پوشى روى سست عنصرى وتبهكارىهاى خود بگذارند ، به جبر متوسل شده ، چنين گفتند كه اين درك وفهم اياز « از عنايتهاست كار جهد نيست » - < شعر > قسمت حق است مه را روى نغز دادهء بخت است گل را بوى نغز < / شعر > مطلب ديگرى هم در موجوديت محبوب اياز دخالت دارد وآن عنايتهاى سلطان است كه او را تحريك وتشويق به نيكىها مىنمايد . سلطان در پاسخ آنان مىگويد : شما اشتباه مىكنيد ، آن چه كه در انسان نقش مىبندد ، يا از نقش انسان برمىآيد ، محصولى از تقصير يا اجتهاد او است وگر نه چرا مىبايست حضرت آدم عليه السلام در مقام پشيمانى به خدا بگويد : پروردگارا ما به خود ستم كرديم . آيا مىتوانست بگويد : گناه بخت وحكم قضا بود كه من به آن اشتباه دچار شوم واحتياط سودى در برنداشت ؟ . مانند شيطان مطرود كه گناه خود را به گردن قضا انداخت وبه خدا منسوب
199
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 199