responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 19


بنا بر ملاحظات فوق اين نتيجه را به دست مىآوريم كه اصول وحقايق تثبيت شده در قرون گذشته كهنه وفرسوده نشده‌اند ، بلكه اين ماييم كه نمىخواهيم دست از خود پرستى وهوا پرستى برداشته ، از آن اصول وحقايق بهره بردارى نماىيم . من گمان مىكنم كه قضيه از اين قرار است كه پيشتازان فكرى امروزى مىگويند :
« اين هم يك جورش است كه كرده‌ايم وشده است » .
نه اين كه اين جور زندگى وهمه اين شدنها بتواند با منطق صحيح واصالت انسانى قابل تفسير وتوجيه شود . براى اثبات اين حقيقت كه انسان موجودى است كه از قرنها پيش به اصالت خود پى برده وبراى حفظ اصالتش چه به وسيلهء پيامبران وچه به وسيلهء وجدان وعقل سليمش يك عده اصول وواقعيات جاودانى را در بارهء خود كشف واحراز نموده است ، نمونه هايى از حقايق جاودانى در كتاب مثنوى ، نهايت امر به صورت شعر ودر قالبهاى ديروزى مطرح شده است ، متذكر مىشويم ومطالعه كنندهء ارجمند را داور با انصاف ومطلع از سرگذشت فرهنگى بشر تا كنون ، فرض مىكنيم . تبصره - اين نمونه هاى اندك را كه از ابيات مثنوى آورده‌ايم تا آخر دفتر پنجم است ، اميدواريم كه حقايق واصول جاودانى انسانى دفتر ششم را هم در آخر مباحث دفتر ششم متذكر شويم :
< شعر > اين درخت تن عصاى موسى است كامرش آمد كه بياندازش ز دست تا ببينى خير او وشرّ او بعد از آن برگير او را زامر هو < / شعر > 1 - ( موجوديت خود را براى خويشتن مطرح كنيد وبا آگاهى از خود زندگى كنيد ) .
< شعر > بىمجاعت نيست تن جنبش كنان آهن سرد است مىكوبى بدان < / شعر > 2 - احتياج است كه انسان را به جنبش وتقلا وادار مىكند .
< شعر > اى دريده پوستين يوسفان گرگ برخيزى از اين خواب گران < / شعر > 3 - جنايت كاران بشرى موقعى كه از خواب بيدار شوند ، گرگ بودن خود را

19

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 19
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست