نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 819
از هم پاشيده شود ، باز از توانايى تو مأيوس نخواهم گشت . زيرا مىدانم كه تو مىتوانى پديده ها و موجودات در خاك آميخته را بخوانى و به سوى خود دعوت كنى آنها دعوت تو را لبيك گويند و سر از نهانگاه نيستى بردارند . كدامين قطره ناچيز است كه از خزانه قدرت تو بر كنار شود ؟ اگر اين علم ناچيز من ، اگر اين وجود محقر من در لابلاى صدها نيستى در پيچد ، هنگامى كه دستور باز گشت از بارگاه ربوبى تو صادر شود ، او به جاى اين كه به بارگاه تو با پاهايش روانه شود با سر دوان دوان خواهد آمد . مگر نمىبينيد كه در اين جهان كون و فساد صد هزاران ضد ضد را مىكشد ، باز حكم آن خداى بزرگ است كه آن محو شده ها را از كتم فنا بيرون مىكشد ، و دو باره به عرصه تكاپو وارد مىسازد . [1] در هر لحظه كاروان موجودات از نهانگاه نيستى دسته دسته به ديار هستى وارد مىشوند ، باز از عرصه هستى كاروانيانى از موجودات به سوى نيستى رهسپار مىگردند . مخصوصاً افكار بشرى را مىبينيم كه هر شبانگاه هزاران نمودهاى خود را در موقع خواب در لابلاى مرموز نيستى در مىپيچند ، و انگاه كه بامداد طلوع مىكند ، همه آنها دو باره نمودار مىگردند ، همچنين به گلشن و مرغزارها هم توجه نماييد وقتى كه فصل پاييز فرا مىرسد صد هزاران شاخ و برگهاى با طراوت در دريايى از مرگ فرو مىروند ، موقعى كه بهار روى مىنمايد همانها دو باره با يك طراوت و سر سبزى ديده گان ما را خيره مىكنند . در هنگام پاييز زاغهاى نوحه گر سياه پوشيده ، به سر وقت اين شاخ و برگ كه در حال احتضارند قدم مىگذارند ، و نوحه و ناله
[1] در اين مطلب بايستى دقت بيشترى شود كه آيا در تكاپو و كون و فساد جهان آن چه كه رفته باز مىگردد يا تحولات طولى انجام مىگيرد و هيچ حادثهاى دو بار تكرار نمىشود . .
819
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 819