نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 751
< فهرس الموضوعات > تشنه ها آب مىجويند و خبر ندارند كه آب هم آنها را مىجويد < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > تفسير ابيات < / فهرس الموضوعات > < شعر > ( ( 1741 ) ) تشنگان گر آب جويند از جهان آب هم جويد به عالم تشنگان < / شعر > تشنه ها آب مىجويند و خبر ندارند كه آب هم آنها را مىجويد مطلبى است كه جلال الدين در اوايل مثنوى آن را گوشزد كرده بود ، ولى در اين مورد كه مىگويد : انسان بىخبر از اين كه خود معشوق خداوند يكتا است به قواى حيوانى عشق مىورزد . مطلب اين شكل مطرح مىشود كه اگر انسان توجه كند كه عاشق او كيست هرگز به دنبال شهوت و غضب عاشقانه نمىتازد . چنان كه در بيت بعدى صراحتاً مىگويد : < شعر > چون كه عاشق اوست تو خاموش باش . < / شعر > بنا بر اين تمثيل مطلب مزبور به جستجوى آدم تشنه از آب و جستجوى آب از آدم تشنه زياد مناسب به نظر مىرسد . تفسير ابيات هنگامى كه طوطى بازرگان ، حال آن طوطى را مىفهمد و مىشنود كه او مرده است ، اين طوطى هم مىلرزد و مىافتد و مىميرد . بازرگان بىچاره گريبان چاك مىزند و ناله سر مىدهد : ( 1 ) < شعر > ( ( 1694 ) ) گفت اى طوطى خوب خوش حنين هين چه بودت اين چرا گشتى چنين ( ( 1695 ) ) اى دريغا مرغ خوش آواز من اى دريغا هم دم و هم راز من ( ( 1696 ) ) اى دريغا مرغ خوش الحان من راح روح و روضهء رضوان من ( ( 1698 ) ) اى دريغا مرغ كارزان يافتم زود روى از روى او بر تافتم ( ( 1708 ) ) اى دريغا مرغ خوش پرواز من ز انتها پريده تا آغاز من < / شعر >
( 1 ) چون ابيات خود جلال الدين بسيار زيبا بود خود آنها را در بارهء ناله ها و توصيفات بازرگان در باره طوطى از دست رفته نقل مىكنيم . .
751
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 751