نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 749
به مقام نفى ذات كلى برسد اين دم را به او عطا نفرموده است . خلاصه اين يكى از آن مواردى است كه به اصطلاح عرفاء مرد عارف نمىتوانند صراحتاً باز گو نمايد . به همين جهت است كه هنگامى كه مىخواهند بيان كنند به طور ابهام آميز ، بلكه گاهى همراه با تناقضات بيان مىكنند به طورى كه قابل هضم نمىباشد . در تأييد احتمال سوم ملاحظهء بيت بعدى كه مىگويد : < شعر > ( ( 1734 ) ) ما چه باشد در لغت اثبات نفى من نه اثباتم منم بىذات و نفى < / شعر > با مورد است . در باره تفسير اين بيت هم احتمالاتى وجود دارد كه ما بعضى از نزديكترين احتمالات را بيان مىكنيم : 1 - « ما » در لغت عربى مانند « لا » به معناى نفى است ، وقتى كه مىگوييم : « ما زيد بكاتب » يعنى زيد نويسنده نيست . بنا بر اين مقصود اين است كه « ما » كه در فارسى به معناى گوينده در حال جمع است در لغت عربى به معناى اثبات كردن نفى است ، انسانى كه در صدد وصول به بارگاه ربوبى است ، بايستى ذات او نفى گردد ، پس در حقيقت ما ( فارسى ) آن موقع حقيقت پيدا مىكند كه منفى شود چنان كه در لغت عربى ديده مىشود . 2 - گفته مىشود رابطهء اين بيت با بيت قبلى تقريباً بريده و « ما » در بيت قبلى فارسى و در بيت مورد بحث عربى است ، پس اين بيت بايستى مستقلًا و فى نفسه تفسير گردد ، و معنايش چنين است كه ما در عربى هم معناى اثبات مىدهد ( هنگامى كه ماء موصوله بوده باشد ) هم معناى نفى دارد ( هنگامى كه ماء نافيه بوده باشد ) ولى من ثبوت وجودى در مقابل خدا ندارم بلكه از ذات گذشته و در او فانى گشته و از خود منفى شدهام . 3 - مقصود از ما همان « ما » نافيه عربى است ، و مىگويد : من مطابق همين ماء نافيه نفى ذات خود را اثبات كردهام .
749
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 749