responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 735


< شعر > ( ( 1710 ) ) از كبد فارغ بدم با روى تو وز زبد صافى بدم در روى تو ( ( 1711 ) ) اين دريغىها خيال ديدن است وز وجود نقد خود ببريدن است ( ( 1712 ) ) غيرت حق بود با حق چاره نيست كودكى كز حكم حق صد پاره نيست ( ( 1713 ) ) غيرت آن باشد كه آن غير همه است آن كه افزون از بيان و دمدمه است ( ( 1714 ) ) اى دريغا اشك من دريا بدى تا نثار دل بر زيبا شدى ( ( 1715 ) ) طوطى من مرغ زيرك سار من ترجمان فكرت و اسرار من ( ( 1716 ) ) هر چه روزى داد و ناداد آمدم او ز اول گفت تا ياد آمدم ( ( 1717 ) ) طوطئى كايد ز وحى آواز او پيش از آغاز وجود آغاز او ( ( 1718 ) ) اندرون توست آن طوطى نهان عكس او را ديده تو بر اين و آن ( ( 1719 ) ) مىبرد شاديت را تو شاد ازو مىپذيرى ظلم را چون داد ازو ( ( 1720 ) ) اى كه جان از بهر تن مىسوختى سوختى جان را و تن افروختى ( ( 1721 ) ) سوختم من سوخته خواهد كسى تا ز من آتش زند اندر خسى ( ( 1722 ) ) سوخته چون قابل آتش بود سوخته بستان كه آتش كش بود ( ( 1723 ) ) اى دريغا اى دريغا اى دريغ كان چنان ماهى نهان شد زير ميغ ( ( 1724 ) ) چون زنم دم كاتش دل تيز شد شير هجر آشفته و خونريز شد ( ( 1725 ) ) آن كه او هشيار خود تندست و مست چون بود چون او قدح گيرد به دست ( ( 1726 ) ) شير مستى كز صفت بيرون بود از بسيط مرغزار افزون بود ( ( 1727 ) ) قافيه انديشم و دل دار من گويدم منديش جز ديدار من ( ( 1728 ) ) خوش نشين اى قافيه انديش من قافيه دولت تويى در پيش من ( ( 1729 ) ) حرف چِبْوَد تا تو انديشى از آن صوت چِبْوَد ؟ خار ديوار رزان ( ( 1730 ) ) حرف و صوت و گفت را بر هم زنم تا كه بىاين هر سه با تو دم زنم ( ( 1731 ) ) آن دمى كز آدمش كردم نهان با تو گويم اى تو اسرار جهان ( ( 1732 ) ) آن دمى را كه نگفتم با خليل و ان دمى را كه نداند جبرئيل < / شعر >

735

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 735
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست