نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 666
اعضاى ما ظاهر مىگردد از آثار كار خدايى است . اما اين كار به اختيار از ما صادر شده است و به همين جهت است كه پاداش و كيفر مقرر شده است . [1] سپس جلال الدين مىخواهد دارا بودن دو نسبت را براى هر كار توضيح بدهد ، مثالى كه در ابيات مىآورد اين است كه مىگويد : مرد سخنگو يا سخن را مورد توجه قرار مىدهد ، يا غرض و هدف از سخن را ، نفس انسانى در لحظهء واحده نمىتواند به دو نمود محيط بوده باشد ، اگر به معنى توجه كند از لفظ غافل خواهد گشت ، و اگر به لفظ متوجه شود معنى براى او قابل توجه نخواهد بود . چنان كه هنگامى كه مىخواهى جلو رويت را ببينى ، نمىتوانى در همان زمان پشت سرت را ببينى ، و از آن جهت كه جان انسانى نمىتواند در لحظهء واحده هم به لفظ و هم به معنى احاطه داشته باشد ، لذا نمىتوان گفت : جان انسانى است كه تمام كار مفروض را با اختيار صادر كرده است ، اما فقط خدا است كه محيط تمام نمودها است خواه در زمان و فضا براى ما پيش جلوه كند يا پس . چرا ؟ براى اين كه هيچ كارى و هيچ نقطهاى از هستى خدا را از نقطه و كار ديگر باز نمىدارد . « لا يشغله شان عن شان »
[1] استدلالى كه جلال الدين به اختيار مىكند ، مورد استدلال تمام اختياريون است . و در اين ابيات به دو دليل به طور اجمال اشاره كرده است : يكى - مسئوليت كه به گروهى از كارهاى انسانى متوجه مىگردد . دوم مسئله پاداش و كيفر . اين دو موضوع مىتوانند اختيار را ثابت نمايند ، ولى چنان كه گفتيم هم مسئوليت و هم كيفر و پاداش اگر همه و همه با قضاى خداوندى و خواست او و به عنوان اثر كار او تلقى شود ، نمىتواند دليلى بر ثبوت اختيار بوده باشند . .
666
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 666