responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 615


مىدهند كه ممكن است ما در اين جا آن را عقيده بناميم . اين عقيده مانند همان ساختمان ظاهرى است كه بنا مىكنيم و در درون آن زندگى مىكنيم ، و از باد و باران و ساير عوارض طبيعى بدان جا پناه مىبريم . اين تشبيه را ناصر خسرو هم در بعضى از ابياتش متذكر شده مىگويد :
< شعر > خانه‌اى كردستى اندر دل ز جهل و هر زمان آن همىخواهى كه بر وى نقش گوناگون كنى < / شعر > اين كه ما براى ساختن چنين بنايى احتياج شديد داريم جاى ترديد نيست [1] ولى براى كسانى كه ركود و جمود وجود ندارد ، اين ساختمان روانى يك حالت تحرك و سيلان دارد ، يعنى در عين حال كه ممكن است تمام شالودهء ساختمان روانى او از منطق و عقل و علم ريخته شود ، با اين حال مانند اين است كه دائماً اين شالوده ها از او تجديد و نيرو مىطلبند ، لذا چارهء منحصر در اين است كه اين ساختمان نيروى تجديد خود را از جنبهء ملكوتى انسانى بهره بردارى كند .
ويكتور هوگو مىگويد : در دل انسان خرابىها روى مىنمايد ، مانعى ندارد



[1] مىتوان به طور قاطعانه گفت كه با نظر به مجموع فعاليتهاى درونى انسان هيچ فرد آگاهى نمىتواند بدون عقيده زندگى كند ، غالباً اشخاص معمولى گمان مىكنند هنگامى كه يك عقيدهء مشخصى را مردود شناختند ، مىتوانند بدون عقيده زندگى كنند : در صورتى كه اگر ما بخواهيم عقيده‌اى را مردود بشناسيم ناچار عقيدهء ديگرى را جانشين آن ساخته‌ايم . درست است كه ما مىتوانيم عقيده‌اى را از روى منطق و خرد متلاشى بسازيم ، ولى محال است كه روح ما بدون اعتقاد به برخى از اصول غير محسوس و عقيدتى خلائى در خود احساس نكند . استدلال مختصر و روشن در بارهء اين مدعا اين است كه انسان داراى شخصيت است . اين شخصيت هر اندازه هم از عناصر مختلف تشكيل شود ، بالاخره داراى نوعى از وحدت است كه همهء عناصر گوناگون را . يكديگر هماهنگ ساخته است ، اين شخصيت واحد نمىتواند به معلومات و خواسته هاى گسيخته قناعت بورزد ، لذا مجبور است مقدارى از اصول را براى خويش بپذيرد پذيرش روانى اين اصول را عقيده مىناميم . .

615

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 615
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست