responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 61


ابياتش به آنها اشاره كرده است :
< شعر > هر كه را جامه ز عشقى چاك شد او ز حرص و عيب كلى پاك شد < / شعر > اين يك حقيقت با ارزش است كه وقتى عشق به حد نصاب خود مىرسد انسان را از ساير تمايلات و هوسهاى گسيخته بيزار مىكند ، گويى تمايل ديگرى در او وجود ندارد ، او بخل نمىورزد ، حسادت ندارد ، در حقيقت مانند اين است كه در جهان فقط او وجود دارد ، و روح او هم يك مسئله بيشتر ندارد و آن وصال معشوق است ، بقيه خيالاتى بيش نيست .
اين جريان يك امر طبيعى است كه وقتى روح با تمامى قوايش متوجه يك نقطه بوده باشد ، از تمام نقاط ديگر جهان هستى رو گردان مىشود ، اما آيا اين حقيقت مىتواند فى نفسه با ارزش بوده باشد يا نه ؟ بايستى بگويم اين ارزيابى بستگى به پاسخ اين سؤال دارد كه معشوق چيست ؟ يا معشوق كيست ؟ اما چنين مىنمايد كه عشقهاى حقيقى ( عشق افلاطونى نه عشقهاى مجازى و شهوانى ) خود فى نفسه داراى ارزش بوده مىتواند انسان را از حرص و عيب پاك كند ، ولى اگر دقت كنيم همين عشق ارزش خود را از آن جهت به عالىترين درجه رسانيده است كه معشوق در نظر عاشق ، جمال مطلقى است كه ابديت دارد ، يعنى معشوقى است كه به عشق احتياج ندارد و عشق او را دگرگون نمىسازد ، يعنى مانند عشقهاى معمولى نيست كه معشوق با دريافت حالت عاشق ، به خود ببالد و احساس غرور كند و در نتيجه با ابراز چنين غرورى عظمت خود را در نظر عاشق از دست بدهد ، اين مطلب را در عنوان « عاشق موجوديت خود را در مقابل معشوق از دست داده است » توضيح بيشترى خواهيم داد .
چو كمال حسن مطلق كه ز عشق بىنياز است اين عشق است كه مىتواند درس مقصود از جهان هستى را به ما بياموزد .

61

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 61
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست