نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 58
< فهرس الموضوعات > مسئلهء ششم حساسيت روح انسان عاشق < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > مسئلهء هفتم آيا عشق دو شخصيت را يكى مىكند ؟ < / فهرس الموضوعات > بياميزد ، راز حيات بر آن دو فاش مىشود ، ديگر جز دو سر يك سر نوشت نيستند ، ديگر جز دو بال يك روح نيستند ، دوست بداريد پرواز كنيد » . [1] اين تصور تقريبا مساوى صورت سوم است . در جاى ديگر مىگويد : « آيا باز هم به لوكزامبورك مىآيد ؟ نه آقا ، در آن كليسا مشغول استماع آيين قداس است ، نيست ؟ آيا در همان خانه منزل دارد ؟ نه ، تغيير منزل داده است ، پس كجا منزل كرده است ؟ به كسى نگفته است . چه چيز ناگوارى است كه آدمى آدرس جان خود را نداند » ؟ [2] اين جملهء صورت اول را مىگويد ( شخصيت معشوق عين شخصيت عاشق ) . مسئلهء ششم حساسيت روح انسان عاشق با اين كه عشق موجب اين مىشود كه تمامى قواى درونى عاشق متمركز در معشوق گردد و در نتيجه چنان كه گفتيم ، ممكن است اشياء را به كلى بىطرف مشاهده كند . با اين حال روح انسانى حساسيت بىنهايتى به خود مىگيرد و ممكن است كوچكترين و محقرترين حادثه در روح انسانى مبدل به يك اقيانوس متلاطم گردد . اين مطلب را ويكتور هوگو با طرز زيبايى بيان مىكند : « عشق واقعى از گم كردن يك دستكش يا از يافتن يك دستمال اندوهگين يا مسرور مىشود و براى اخلاصش و براى اميدوارىهايش به ابديتى نيازمند است ، او در يك حال مركب از بىنهايت بزرگ و بىنهايت كوچك مىباشد » . [3] مسئلهء هفتم آيا عشق دو شخصيت را يكى مىكند ؟ گروهى مىگويند : وقتى كه عشق به كمال خود رسيد ، دو شخصيت عاشق و معشوق