responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 570


< شعر > چون نصيب مهتران درد است و رنج كهتران را كى تواند بود گنج ( ( 1290 ) ) چون كه كلَّيات را رنج است و درد جزو ايشان چون نباشد روى زرد ( ( 1291 ) ) خاصه جزوى كو ز اضدادست جمع ز آب و خاك و آتش و باد است جمع ( ( 1292 ) ) اين عجب نبود كه ميش از گرگ جست اين عجب كه ميش دل در گرگ بست ( ( 1293 ) ) زندگانى آشتى ضدهاست مرگ آن كاندر ميانشان جنگ خاست صلح اضداد است اين عمر جهان جنگ اضداد است عمر جاودان زندگانى آشتى دشمنان مرگ وارفتن به اصل خويش دان صلح دشمندار باشد عاريت دل به سوى جنگ دارد عاقبت روزكى چند از براى مصلحت با همند اندر وفا و مرحمت عاقبت هر يك به جوهر باز گشت هر يكى با جنس خود انباز گشت لطف بارى اين پلنگ و رنگ را الف داد و برد از ايشان جنگ را ( ( 1294 ) ) لطف حق اين شير را و گور را الف دادست اين دو ضد دور را ( ( 1295 ) ) چون جهان رنجور و زندانى بود چه عجب رنجور اگر فانى بود ( ( 1296 ) ) خواند بر شير او از اين رو پندها گفت من پس مانده‌ام زين بندها ( ( 1267 ) ) حق چو سيما را معرف خوانده است چشم عارف سوى سيما مانده است < / شعر > قيافه ها تا حدود زيادى مىتواند درون انسانى را نشان بدهد در مباحث گذشته گفتيم كه ساختمان طبيعى قيافهء انسانى و مخصوصا جولان چشم مىتواند از پديده ها و فعاليتهاى درونى انسان حكايت كند . و همچنين اشكال سخن گفتن و لهجه و حركات و سكنات اعضاى انسانى كه به طور مستقيم تحت تأثير روح قرار مىگيرند .
چنان كه در آيه شريفه هم در بعضى از موارد اشاره شده است :

570

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 570
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست