نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 556
أَعْلَمُ غَيْبَ اَلسَّمواتِ وَاَلأَرْضِ وَأَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ » 2 : 31 - 33 [1] ( تمام اسماء را بر آدم تعليم فرمود ، سپس آن اسماء را بر ملايكه عرضه كرده و گفت : اسماء اين حقايق را به من بگوييد اگر در ادعاى خود راستگو هستند ، ملايكه گفتند : پاكيزه پروردگارا ، براى ما علمى جز آن كه تو تعليم فرمودهاى وجود ندارد ، تويى دانا و حكيم خداوند فرمود يا آدم اين اسماء را به آنها باز گو كن . هنگامى كه آدم آن اسماء را گفت ، خداوند فرمود : من نگفتم راز مخفى آسمانها و زمين را مىدانم . و من مىدانم آن چه را كه آشكار و پنهان مىداريد ) . « قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَتَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ اَلْخاسِرِينَ » 7 : 23 [2] ( آدم و همسرش گفتند : پروردگار ما ، ما به خود ستم كرديم ، اگر ما را نبخشايى و به ما ترحم نفرمايى ما از زيانكاران خواهيم بود ) . < شعر > ( ( 1234 ) ) بو البشر كو علم السماء بكست صد هزاران علمش اندر هر رگ است < / شعر > دانش حضرت آدم عليه السلام خداوند متعال حقايق را بر آدم آشكار كرد ، آن چنان كه واقعيات فراوانى را از تعليم مزبور فرا گرفت ، مقصود از اسم ، اشياء عينى در خارج است ، اين مسئله را قبلًا تذكر دادهايم . اين تعليم ما وراى تعليمات معمولى ماست كه اشياء را در پهنهء طبيعت با حواس و ذهن معين از راه اكتساب فرا مىگيريم ، حقايق براى او مكشوف گشت ، زيرا نه محدوديت حواس مانع درك حقايق بود ، و نه آميزش و در تماس بودن با جهان طبيعت .
[1] سوره بقره ، آيه 31 و 32 و 33 . . [2] سوره اعراف ، آيه 32 . .
556
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 556