نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 527
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 848)
مىگردد ، انديشه كه منشأ و علت نزديك آن بود يا جنبهء واسطهاى ميان دو جهان طبيعت و ما وراى طبيعت داشت ، به درياى اصلى خود كه همان عقل كلى است بر مىگردد . آرى : « انا للَّه و انا إليه راجعون » . پس اگر دقت كنى خواهى ديد : تو در اين زندگانى هر لحظه به وجود و معدوم مىگردى ، چنان كه پيامبر فرمود دنيا ساعتى ( لحظه ) است ممكن است بگوييد : چرا اين حركت و وجود و عدم را ما درك نمىكنيم ؟ مىگويد : براى شما چند مثال مىزنم كه مطلب روشن شود : آتش گردان را هنگامى كه در دستت با شتاب مىچرخانى مىبينى يك دايره حقيقى نمودار مىگردد ، در صورتى كه دايرهء حقيقى وجود ندارد ، بلكه آتش گردان است كه به جهت شتاب حركت دايره نمودار گشته است . و همچنين اگر شاخهء آتشى را به طور مستقيم در خط مستقيم با شتاب حركت بدهى ، خواهى ديد : يك آتش دراز نمودار گشته است ، اين است كه درازى و امتداد ماده براى تو يك واحد حقيقى جلوه مىكند . نگاهى به روش تركيبى ( سنتتيك ) جلال الدين در سرتاسر مثنوى آن چه كه فوق العاده جلب توجه مىكند روش تركيبى جلال الدين است . او به طور شگفت انگيزى از گسيخته شدن حقايق و بريدن آنها از قلمرو ما فوق طبيعى بسيار گريزان است ، به عنوان نمونه ما مطالب گذشته را كه در تفسير ابيات مربوطه بيان كرديم تأليف نموده نمودارى از جنبهء تركيبى آنها را بيان مىكنيم : 1 - در فعاليت عقلانى عواملى وجود دارد ، و درياى عقل خيلى پهناور است : آرى « تا چه با پهناست اين درياى عقل » 2 - عقل انسانى كه در پاى پهناورى است به خودى خود مفيد نخواهد بود ، بلكه
527
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 527