نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 521
وجود دارد ، مانند عقل و روح انسانى ، و از همين نمودها استدلال مىكنيم كه ناچار زير بناى اين جهان بايستى حقايق ظريفترى بوده باشد ، چنان كه هنگامى كه موج سخن را لطيف مىبينيم . مىگوييم : انديشهاى كه به وجود آورندهء اين موج است بايستى شريفتر و ظريفتر بوده باشد . اين بايستگى از قاعدهء سنخيت ميان علت و معلول سرچشمه مىگيرد . < شعر > ( ( 1139 ) ) چون ز دانش موج انديشه بتاخت از سخن و آواز او صورت بساخت < / شعر > دايره گردش خلقت چنين است : روح ) ) - - انديشه ) ) - - سخن ) ) - - روح كلى موج انديشه از دانش بر مىخيزد ، و از موج انديشه سخن و آواز آن ساخته مىشود ، سخن و آواز باعث توليد صورتها مىگردد ، زيرا ميان انسانها تفاهمى ايجاد مىكند و در تصرف در جهان طبيعت اثر مىگذارد ، اما اين صورت كه از سخن زاييده مىگردد چون در جويبار حركت قرار گرفته است از بين مىرود ، آن موج انديشه به آن دريا كه از آن برخاسته بود باز مىگردد . ( 1 )
( 1 ) اين مطلب كه اصالت با عقل و انديشه است چنان كه در فلسفه هگل اشاره كرديم مسئلهاى است كه از نظر مكتب رئاليسم قابل تصور است ، ولى در اين كه جريان خلقت و تحول به ترتيبى باشد كه جلال الدين در بيت فوق مىگويد . جاى دقت و تأمل بيشترى است ، زيرا تراوش موج انديشه از دانش و صدور سخن و آواز از انديشه بسيار منطقى است ، و همچنين استناد تمام صور موجودات به عقل مطابق روش ايده آليستى قابل تصور است ، ولى تراوش صورتها را آواز و سخن ابهام آميز به نظر مىرسد . مگر اين كه مقصود از آواز و سخن مرتبهء نازله انديشه باشد كه واسطهء تحقق صورتها مىباشد . .
521
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 521