نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 509
عالىترين وسيلهء ارتقاء و تكامل بوده بلكه رسيدن به چنين عالم عقل ، خود رسيدن به هدف نهايى مىباشد . يك حقيقت بالاتر از دو مفهوم مزبور براى عقل منظور مىكند كه تقريباً با زير بناى مكتب هگل موافقت دارد ، اين حقيقت در بيت ذيل روشن مىشود : < شعر > ( ( 1110 ) ) صورت ما اندرين بحر عذاب مىدود چون كاسه ها بر روى آب < / شعر > تمام صورتها در مقابل عقل ممكن است مقصود از صورتها تمام نمودهاى جهان طبيعت بوده باشد ، با اين فرض جلال الدين در اين مورد روش ايده آليستى پيش مىگيرد و مانند هگل عقل را حقيقت ، و باقى نمودهاى جهان را صورت تلقى مىكند ، نتيجه اين است كه تمام صور جهان هستى در حقيقت مقدمه يا سايه هاى نارساى عقل كلى مىباشد . و چنان كه در بالا اشاره كرديم جلال الدين در ابيات آينده اين معنا را صريحاً خواهد گفت : < شعر > كل عالم صورت عقل كل است اوست باباى هر آنك اهل دل است < / شعر > و همچنين دو بيت ذيل : < شعر > ( ( 1112 ) ) عقل پنهان است ظاهر عالمى صورت ما موج يا از وى نمى اين جهان يك فكرت است از عقل كل عقل را شه دان و صورتها رسل < / شعر > نيز شاهد همين معنا است كه مقصود جلال الدين از عقل معنايى است كه در مكتب هگل احساس مىشود : اين عقل كل كه زير بناى جهان هستى است ، به منزلهء دريايى است كه صورتهاى مادى در سطح آن مانند كاسه هايى هستند كه مادامى كه خالىاند روى آن در حركتند و همين كه پر گشتند در دريا فرو مىروند ، يعنى پس از آن كه هر موجودى راه تكامل خود را سپرى
509
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 509