responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 445


نگريستن عزرائيل بر مردى و گريختن او در سراى حضرت سليمان و تقرير ترجيح توكل بر جهد و كوشش < شعر > ( ( 956 ) ) ساده مردى چاشتگاهى در رسيد در سرا عدل سليمانى دويد ( ( 957 ) ) رويش از غم زرد و هر دو لب كبود پس سليمان گفت اى خواجه چه بود ؟
( ( 958 ) ) گفت عزرائيل در من اين چنين يك نظر انداخت پر از خشم و كين ( ( 959 ) ) گفت هين اكنون چه مىخواهى بخواه گفت فرما باد را اى جان پناه ( ( 960 ) ) تا مرا ز ينجا به هندستان برد بو كه بنده كان طرف شد جان برد ( ( 961 ) ) نك ز درويشى گريزانند خلق لقمهء حرص و امل ز انند خلق ( ( 962 ) ) ترس درويشى مثال آن هراس حرص و كوشش را تو هندستان شناس ( ( 963 ) ) باد را فرمود تا او را شتاب برد سوى خاك هندستان بر آب ( ( 964 ) ) روز ديگر وقت ديوان و لقا شه سليمان گفت عزرائيل را ( ( 965 ) ) كان مسلمان را به خشم از چه سبب بنگريدى باز گو اى پيك رب اى عجب اين كرده باشى بهر آن تا شود آواره او از خان و مان ؟
گفتش اى شاه جهان بىزوال فهم كژ كرد و نمود او را خيال ( ( 966 ) ) من و را از خشم كى كردم نظر از تعجب ديدمش در رهگذر ( ( 967 ) ) كه مرا فرمود حق كامروز هان جان او را تو به هندستان ستان ديدمش اينجا و بس حيران شدم در تفكر رفته سر گردان شدم ( ( 968 ) ) از عجب گفتم گر او را صد پر است زو به هندستان شدن دور اندر است چون به امر حق به هندستان شدم ديدمش آن جا و جانش بستدم ( ( 969 ) ) تو همه كار جهان را همچنين كن قياس و چشم بگشا و ببين ( ( 970 ) ) از كه بگريزيم از خود اى محال از كه بر تابيم از حق اين وبال < / شعر >

445

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 445
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست