نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 437
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 848)
< فهرس الموضوعات > جبر را دستاويز قرار دادن ، خوابيدن در وسط راهست < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > تفسير ابيات < / فهرس الموضوعات > جبر را دستاويز قرار دادن ، خوابيدن در وسط راهست تعبيرى كه در اين ابيات از نتيجهء تباه جبر شده است يكى از عالىترين تعبيرات است كه از فلاسفه و عرفا در اين مورد در دسترس داريم ، مىگويد : < شعر > ( ( 940 ) ) جبر تو خفتن بود در ره مخسب تا نبينى آن در و درگه مخسب < / شعر > اين كه ما تمام فعاليتهاى بشرى را به خدا استناد بدهيم ، يعنى خدا را آن چنان تصور كنيم كه دست و پا و نيروهاى انديشه و وجدان ما آلات اوست ، و اوست كه تمام كارها را انجام مىدهد و با اين تلقينات خرافى و موهوم به نشينيم ، تا ببينيم : قضا و قدر چه حكم مىكند ؟ به منزلهء خوابيدن در راه است . به منزلهء خوابيدن در راه چه معنا دارد ؟ ما در راه تكامل گام بر مىداريم ، ما در اين زندگانى در حال سير و سلوكيم ، و جاى ترديد نيست كه با هر فعاليتى اعم از روحى و مادى كه به طور غير مستقيم به فعاليت روحى بر مىگردد ، گامى در راهى بر مىداريم كه مقصدش خداست . ما به خيال جبر در كارها در وسط راه نشسته منتظريم كه راه خود به خود سپرى گردد ، زهى تفكر باطل ، زهى ساده لوحى تيره بختانه . مىگويد : تا در و درگاه مقصد را نبينى ( تا دم مرگ كه عبور به آن سوى طبيعت آغاز مىگردد نرسيدهاى ) خوابيدن در اين راه احمقانه ، و دور از منطق و عقل است . تفسير ابيات شير در جواب حيوانات مىگويد : بلى تسليم به خدا شايستهء هر بندهء آگاه است ، ولى فراموش نكنيم كه خداوند پيش پاى ما نردبانى نهاده است او به ما دست ، عنايت فرموده است ، من چطور مىتوانم اين دست و چنگ را مخفى بدارم مگر آقاى ما ، فرمانده ما به دست ما بيلى نداده است ؟ اين زمين قابل عمران و آبادى ، و اين وسايل كشتن ، و اين هم بيل ، آيا دلالت ندارند بر اين كه بايستى با بيل كار كرده كشت و كارى در
437
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 437