نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 40
نفسهاى من به عالم بالا صعود خواهد كرد ، آرى ما در تمام فصول روزگاران با هم شاد و خرم خواهيم بود . تا اين جا ملاحظه مىشود كه مقصود جلال الدين از بيت : < شعر > آتش عشق است كاندر نى فتاد جوشش عشق است كاندر مىفتاد < / شعر > يك مضمون ادبى بسيار زيبا يا مسئلهء ما وراى طبيعى خالص مىباشد . اما در ابيات فوق كه ما در صدد شرح آن هستيم : ( باده در جوشش گداى جوش ماست . . . ) . با تتمهء دو بيت در صدد بيان مسئلهء عميقترى است كه مىتوان گفت ريشهء اصلى اختلاف ميان دو مكتب مهم ايده آليسم و رئاليسم فلسفى مىباشد . براى توضيح بيشتر مىگوييم : اين كه مىگويد : « چرخ در گردش اسير هوش ماست » و اين كه مىگويد : « قالب از ما مست شد نى ما از او » چه معنا مىدهد ؟ چرخ ، يعنى كرات آسمانى با ميلياردها كهكشان و كازارها و موجودات و اجرام ديگر در جهان طبيعت در جريانند ، آيا اين موجودات ساختهء هوش ما هستند ؟ يا آنها اسير هوش ما مىباشند ؟ يا اين كه ما فقط يك تماشاگريم كه ذهن ما به وسيلهء حواس از آنها عكس بردارى مىكند ؟ تمام مكتبهاى فلسفى از نظر اصالت عقل ( روح و من ) يا اصالت ماده واقعى به دو مكتب اساسى تقسيم مىگردند : 1 - رئاليسم . 2 - ايده آليسم [1] .
[1] اين دو مكتب اساسى به نوبت خود به مكتبهاى متعددى تقسيم مىگردند ، و در مباحث آينده تدريجاً اغلب آنها را متذكر خواهيم گشت . .
40
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 40