نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 375
و اما اگر فرض كنيم كه مقاومت به حد لجاجت برسد مثلًا مىخواهد مطلبى را كه گفته و خلاف واقع بودن آن اثبات شده است ، از همان مطلب دفاع نمايد ، در اين مورد به اضافهء انگيزهاى كه او را وادار مىكند از مطلب خود دفاع نمايد ، يك حالت ايستادگى در روح او ايجاد شده است كه درجهء مقاومت او را بالاتر برده از انگيزهء طبيعى شديدتر گشته است . اين اصل كلى است : پديدهء لجاجت اگر چه به نظر لجاجت كننده اهميتى نداشته باشد ، ولى از نظر روانى فوق العاده باعث اختلال مىگردد ، زيرا شخصيت انسانى در حال اعتدال مىخواهد انگيزه ها را به طور طبيعى خود دريافته ترتيب اثر طبيعى به آنها بدهد . در صورتى كه در حال لجاجت تمام اصول درونى و برونى دگرگون مىشود . در مورد داستانى كه جلال الدين در اين ابيات بيان مىكند ، اين مطلب را مىتوان بهره بردارى كرد كه هنگامى كه مردم با ايمان از زن و مرد فدا كارى مادر را ديدند ، يك مقاومت شديد روحى در خود احساس كردند كه دسته دسته خود را به آتش انداختند . ولى ناگفته نماند كه اين مورد اگر چه ممكن است از نظر سطحى با لجاجت اشتباه شود ، ولى اندك تفكر روشن مىسازد كه اين مقاومت روحانى در مقابل ايمانى « كه به آنها دست داده بود » حاصل گشته ، آنها را تا حد از دست دادن جان پيش مىبرد
375
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 375