نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 347
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 848)
هميشگى آن نبوده باشد ، بسيار بعيد به نظر مىرسد كه در صورتى كه آن سنت مورد عمل ابدى قرار بگيرد ، كيفر يا وزر ابدى براى او شايسته بوده باشد . پس اثر هر سنتى كه در جوامع بشرى ايجاد مىگردد به ايجاد كنندهء آن سنت نيز منعكس خواهد گشت . اين مطلب يك تأييد علمى روشن دارد ، چنان كه در گذشته گفتيم : پيوستگى حقايق و نمودهاى دو قلمرو انسان و جهان چنين اقتضا مىكند كه هر حادثهاى كه در اين جهان روى دهد ، تأثير آن در تمام قلمروهاى جزئى و كلى منعكس مىگردد ، و گفتيم كه اين بيت جلال الدين < شعر > اين جهان كوه است و فعل ما ندا سوى ما آيد نداها را صدا < / شعر > يك مطلب علمى خالص است < شعر > ( ( 754 ) ) اخترانند از وراى اختران كاحتراق و نحس نبود اندر آن < / شعر > نمودهاى رو بناى جهان هستى از قوانين زير بناى آن است يك مسئلهء بسيار مهم ديگرى است كه جلال الدين آن را بارها در مثنوى تكرار مىكند و سابقاً هم به طور مختصر به آن اشاره نموديم ، آن مسئله : زير بناى عالم هستى و روبناى آن است . خواص و لوازم و آثار طبيعى كه در روبناى جهان هستى مشاهده مىشود . از قبيل حركت و سكون و زوال و كون و فساد و نحس بودن و مبارك بودن و . . . غير ذلك در زير بناى جهان هستى حكمفرما نمىباشد مىگويد : < شعر > اخترانند از وراى اختران كاحتراق و نحس نبود اندر آن < / شعر > در ابيات بعد از اين هم چنين مىگويد : < شعر > سنگ بر آهن زنى آتش جهد هم به امر حق قدم بيرون نهد آهن و سنگ ستم بر هم مزن كاين دو مىزايند همچون مرد و زن < / شعر >
347
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 347