نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 314
ابدى مورد تمايل آنها است ، توانايى و اختيار خود را در آن مىبينند و در مقابل انبياء كفار و تبه كاران قرار گرفتهاند . ممكن است به جاى جبر كلمهء اكراه در اين مورد به كار برده شود ولى اين مطلب تا حدودى قابل تأمل به نظر مىرسد ، زيرا پيامبران عظام تفكيكى ميان دنيا و آخرت و از حيث اين كه هر دو در راه هدف قرار گرفتهاند نمىبينند ، امير المؤمنين عليه السلام كسى كه دنيا را مورد تقبيح قرار داده بود ملامت مىكند . بلكه در دين مقدس اسلام دنيا كاملًا براى همهء افراد انسانى اعم از پيامبر و فرد معمولى مطرح است ، خداوند مىفرمايد : « وَاِبْتَغِ فِيما آتاكَ الله اَلدَّارَ اَلآخِرَةَ وَلا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ اَلدُّنْيا » 28 : 77 . [1] ( در آن چه كه خداوند به تو داده است سراى آخرت را جستجو كن ، و ضمناً سهم خود را هم از دنيا فراموش مكن ) . باز مىفرمايد : « مَنْ كانَ فِي هذِه أَعْمى ، فَهُوَ فِي اَلآخِرَةِ أَعْمى وَأَضَلُّ سَبِيلًا » 17 : 72 [2] ( هر كس كه در اين دنيا كور باشد ، در آن دنيا كور و گمراه خواهد بود ) در منابع معتبر اسلامى به طور فراوان اين مضمون ديده مىشود كه خاندان پيغمبر و پيشوايان جهان اسلام فرمودهاند : « ليس منا من ترك آخرته لدنياه او ترك دنياه لآخرته » [3] 1 - تفاوت جبر با اكراه اين است كه در اكراه ارادهاى وجود دارد كه در درون شخص اكراه شده با مقاومتى روبروست ، در صورتى كه در جبر ارادهاى وجود ندارد .