نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 309
آن نطقى كه بتواند ضرر و نفع واقعى خود را بيان نمايد ؟ اگر مىخواهى تسلط ارادهء الهى را در قلمرو فعاليتهاى انسانى بدانى ، به آيهء شريفه قرآن مراجعه كن ، كه خطاب به پيامبر عظيم الشأن مىفرمايد : « ما رميت إذ رميت و لكن اللَّه رمى » ( تو نبودى كه آن مشت خاك را بروى كفار پاشيدى ، او خدا بود كه خاك را به روى آنها پاشيد ) تو گمان مىكنى كه تيرى را كه ما از كمان رها مىكنيم ، آن ماييم كه تير مىاندازيم ؟ نه ، تير انداز حقيقى خدا است . با اين مطلب تو گمان خواهى كرد كه من عين جبر را مىگويم ، و مىگويم : انسان هيچ گونه اختيارى ندارد . اين اشتباه است . من مىخواهم عظمت جبارى خداوند را براى تو بگويم . تفاوت زيادى است ميان اين كه بگوييم انسان در كارهاى خود مجبور بوده هيچ گونه اختيارى ندارد ، و اين كه بگوييم : خداوند تسلط مطلق به جهان و شئون آن دارد ، اين دومى را مىگويم كه معناى جبارى خداوند است . اگر همين حقيقت را كاملًا مورد توجه قرار بدهى ، خواهى ديد : كه چرا من شما را به صفت جبارى خداوند متوجه مىكنم ، زيرا اين صفت شما را به حالت تسليم مطلق وادار خواهد كرد . جلال الدين پس از اين بر مىگردد و پديدهء اختيار را مطرح ساخته از پديده هاى روشنى به وجود اختيار در انسانها استدلال مىنمايد ، او مىگويد : < شعر > زارى ما شد دليل اضطرار خجلت ما شد دليل اختيار < / شعر > روشن است كه اگر ما در بر طرف ساختن ناملايمات اختيارى داشتيم ناله و زارى نمىكرديم كه خود از زبونى و بىچارگى كشف مىكند . از آن طرف كاملًا محسوس است كه هنگامى كه تقصير ما به ديگران كشف مىشود
309
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 309