نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 241
متكثرش در آن مفهوم ، وحدت پيدا مىكند ؟ و . . . اما وحدتى كه پانته ايستها ( وحدت موجودىها يا وحدت وجودىهاى افراطى ) در نظر گرفتهاند ، اگر از سنگلاخهاى بازيگرى ذهنى نجات پيدا كند و اگر عنوان فرار از مشكلات تكثرات به خود نگيرد كه خود نوعى از ناتوانى فكرى است ، مىتواند به عنوان يك مكتب تلقى شود كه مقدار مطابقت با واقعيتش بستگى به دليل صحيحى دارد كه نشان داده خواهد شد . اگر چه اين دليل با تحريكات روانى و تمركز قواى درونى انجام بگيرد . اما اين كه جهان از نظر سيستم زير بنايى يك واحد مرتبط مىباشد ، و اين كه انسانها از يك مبدأ و به يك پايان منتهى مىگردند ، و اين كه براى انسان يك عده حالات روانى وجود دارد كه اين وحدتها را مشاهده مىكند ، و همچنين جلال واحدى كه به عنوان نور مطلق در ما وراى اين پديده هاى متمايز و مختلف نور افكنى مىنمايد ، با يك رشد مغزى و تعالى روانى قابل دريافت روشنى مىباشد . و اگر عرفاى ما از اين حد تجاوز ننموده بشر را به درك همين وحدتها تعليم و تربيت و تحريك كنند ، بزرگترين گام را براى پيش برد عالم انسانيت برداشتهاند . و اميدواريم چنين روزى فرا رسد . و اما وحدت مذاهب ، مىدانيم كه طبيعت سود جوى بشر هر گونه عالىترين وسيله ترقى را مىتواند وسيلهء سوء استفاده قرار داده ، آنها را در راه سود جويى خود استخدام كند . بشر براى خود صدها اصول و قوانين اقتصادى صحيح و حقوقى و اخلاقى و سياسى بسيار عالى مىداند ، آيا به اين اصول عمل مىكند ؟ آيا مىتوانيم بگوييم : همهء اين روشهاى متضاد در زندگانى كه همان اصول و قوانين عالى را زير پا گذاشته ميليونها تلفات انسانى را ايجاد مىكند ، درست است و بايستى همه را مورد تصديق قرار داده بگوييم : عقد الخلائق فى « الحياة » عقائدا و انا اعتقدت جميع ما اعتقدوه ( مردم در بارهء « زندگى » عقايدى دارند و من همهء آن عقايد را عقيده مندم ) . يا بگوييم : < شعر > جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند < / شعر >
241
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 241