نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 235
اين كه روزى فرا رسد كه كسى كوه البرز را از نزديك به همان اندازه ببيند كه كس ديگر آن را از دور مشاهده مىكند ، حذف شالودهء حواس ماست . خلاصه بايستى انسانهاى ديگرى غير از آن انسانها كه تا كنون در طبيعت ساخته مىشود بيافرينيم . خداوند در قرآن مىفرمايد : « قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِه فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى سَبِيلًا » 17 : 84 . [1] ( بگو هر كس مطابق وضع خود عمل مىكند خدا به كسانى كه به راه راست هدايت شدهاند داناتر است ) . « وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً » 71 : 14 . [2] ( شما را در اشكال گوناگونى آفريده است ) . از طرف ديگر عوامل وراثت را كه از نياكان مختلف بر انسانها منتقل مىگردد ، چگونه مىتوان يكى دانست . نوع دوم - اختلافاتى است كه ناشى از خصايص محيط و چگونگى بر خورد انسان با انگيزه ها و عواملى است كه در مقابل او گسترده شده است . نوع سوم - اختلافات از نظر اندوخته هاى علمى و اكتساب معارف و تجربه ها و ورزيدگى در شئون زندگى مادى و معنوى مىباشد . اين انواع سه گانه ، از اختلافات طبيعى و ضرورى زندگانى انسانى بوده ، نه فقط با زندگانى مزاحم نيست ، و نه فقط خللى به هم زيستى اجتماعى و عدالت اجتماعى وارد نمىسازد ، بلكه اين اختلافات براى ادامهء زندگى انسانها ضرورى بوده ، اتحاد كامل نمىتواند هيچ گونه تحركى در انسانها ، بلكه در تمام جانداران ايجاد نمايد . اين اختلافات همچنين از سير و سلوك الى الله نه فقط جلوگيرى نمىكند ، بلكه در حال تفاعل و تكاپو با يكديگر ، مىتوانند قلهء عظيم هدف جهان هستى را مجموعاً در پيش گرفته و به بالاى آن صعود نمايند . اگر اين اختلافات را به حال طبيعى خود بگذارند ،