responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 226


< شعر > ( ( 487 ) ) جز پشيمانى نباشد ريع او جز خسارت پيش نارد بيع او ( ( 488 ) ) آن ميسر نبود اندر عاقبت نام او باشد معسّر عاقبت ( ( 489 ) ) تو معسّر از ميسّر باز دان ( 1 ) عاقبت بنگر جمال اين و آن ( ( 490 ) ) در يكى گفته كه استادى طلب عاقبت بينى نيايى در حسب چشم بر سر او ندارد اختلاف دور شو تا يابى از حق ائتلاف ( ( 491 ) ) عاقبت ديدند هر گون امّتى لاجرم گشتند اسير زلَّتى ( ( 492 ) ) عاقبت ديدن نباشد دست باف ور نه مىبودى ز ديدنها خلاف ( ( 493 ) ) در يكى گفتا كه استا هم تويى ز انكه استا را شناسا هم تويى ( ( 494 ) ) مرد باش و سخرهء مردان مشو رو سر خود گير و سر گردان مشو ( ( 495 ) ) در يكى گفته كه اين جمله تويى مىنگنجد در ميان ما دوئى اين همه آغاز ما آخر يكيست هر كه او دو بيند احول مرد كيست ( ( 496 ) ) در يكى گفته كه صد يك چون بود اين كه انديشد مگر مجنون بود ( ( 497 ) ) هر يكى قوليست ضد همديگر چون يكى باشد بگو زهر و شكر در معانى اختلاف و در صور روز و شب بين خار و گل سنگ و گهر ( ( 498 ) ) تا ز زهر و از شكر در نگذرى كى تو از گلزار وحدت بو برى ؟
وحدت اندر وحدتيست اين مثنوى از سمك رو تا سماك اى معنوى ( 2 ) < / شعر >


( 1 ) معسر از عسر بمعناى دشواريست و در مقابل يسر است كه بمعناى آسانى مىباشد . ( 2 ) سمك ماهى ، و گاهى به معناى بنا استعمال مىگردد ، در اين بيت چون در مقابل سماك به كار برده شده است و سماك به معناى آسمان است ، لذا هم به معناى ماهى مىتوان گرفت كه كنايه از زمين است كه دريا در آن قرار دارد ، و هم به معناى بناهاى زمينى و به هر حال در مقابل سماك هميشه در مفهوم پايين استعمال مىشود . .

226

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 226
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست