نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 129
< شعر > بر من است امروز و فردا بر وى است خون چون من كس چنين كى ضايع است < / شعر > از آن جهت كه : < شعر > خلق همه يك سره نهال خدايند هيچ نه بشكن از اين نهال و نه بر كن دست خداوند باغ خلق دراز است بر خسك و خار همچو بر گل و سوسن خون بناحق نهال كندن اوى است دل ز نهال خداى كندن بر كن < / شعر > و از آن جهت كه : « مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي اَلأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ اَلنَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا اَلنَّاسَ جَمِيعاً » 5 : 32 [1]