نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 804
تفسير ابيات بدن انسانى مانند قفس است كه مرغ روح در ميان آن زندانى است ، عواملى از داخل و از خارج همواره با اين قفس سر و كار دارد ، اين عوامل با كالبد ما كه مستقيماً داراى نفس حيوانى است بر دو گروه متمايز تقسيم مىگردد : گروه خوشايند - اين گروه از عوامل بدون اين كه حد و مرز معينى داشته باشند به طرف اين قفس هجوم مىآورند ، و چون خوشايند مىباشند ما آنها را مىپذيريم و در تحصيل آنها مىكوشيم ، تا آن جا كه اگر ممكن باشد براى يك لحظه لذت حاضريم كه دنيايى را به خاك و خون بكشيم . گروه دوم عوامل مزاحم يا ناملايم - ما به طور جدى مىخواهيم اين گروه عوامل را از خود دور كنيم ، اگر چه اين عوامل كه براى نفس ناخوشايند است به عالم روح مفيد بوده باشد . نيز اگر چه اين عوامل را از خود دور سازيم ، براى ما ملايم بوده و به ديگران غير قابل تحمل بوده باشد ، در اين صورت هيچ گونه امتناعى از اين نداريم كه همين درد و شكنجه را كه بر ما غير قابل تحمل است به ديگران وارد كنيم ، اگر چه براى آنها كشنده بوده باشد . خلاصه اين بدن مادى ما دايماً در فريب عوامل داخل و خارج براى خويش عالمى ساخته است ، و اصلا اعتنايى به حال روح ما ندارد . اين عوامل كه رو مىآورند ، با صدها زبان فريبنده يعنى مقتضيات فريبا خود را با بدن مادى انسان مأنوس ساخته مىخواهند بدن را مطابق مقتضيات خود بگردانند . يكى مىگويد : اين منم كه هم راز تو هستم . آن يكى مىگويد : نه
804
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 804