responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 76


ضررهاى جبران ناپذير گشته پيش تازان جوامع هم به اهميت مسئله توجه ندارند .
اين قلمرو عبارت است از مسئلهء جوانان . انسان مادامى كه جوان است قدرت علمى و فعاليتش بيشتر است ، او وجود خود را سرشار از نيرو و فعاليت مىبيند ، اما آگاهى و تجربه و ورزيدگى وجود ندارد ، و همين كه دوران جوانى را پشت سر نهاد ، اگر چه آگاهى و ورزيدگى او بيشتر مىگردد و به اصطلاح معمولى پخته تر مىشود . ولى متأسفانه قدرت و هيجان فعاليت را از دست مىدهد . آن اندازه كه مسائل غير حياتى و امورى كه فقط براى غفلت از موجوديت انسانى و گذراندن عمر مورد دقت قرار مىگيرد ، اين مسئلهء حياتى مورد اهميت نمىباشد .
به طور كلى افراد در شئون زندگى نمىتوانند براى هدفهايى كه انتخاب مىكنند در هر وضعى و شرايطى وسايل آنها را پيدا كنند و هنگامى كه وسايل فراهم مىشود . ديگر آن هدفها از هدف بودن ساقط گشته‌اند يا نيرو از دست رفته است .
< شعر > ( ( 43 ) ) شه طبيبان جمع كرد از چپ و راست گفت جان هر دو در دست شماست < / شعر > جايى كه جان عاشق و معشوق در دست ديگرى قرار مىگيرد آرى اگر كنيزك از آن بيمارى بهبودى نمىيافت و مىمرد ، پادشاه نيز دنبال سايهء او را گرفته رهسپار ديار نيستى مىشد ، و ممكن است مقصود از « گفت جان هر دو در دست شماست » اين بوده باشد كه عشق از طرفين است و لذا اگر من در ميدان عشق شكست بخورم ، بدون شك معشوق هم شكست خواهد خورد ، ولى اين احتمال با نظر به علت بيمارى كنيز صحيح به نظر نمىرسد ، زيرا بيمارى كنيز براى آن بود كه به يك جوان زرگر عشق مىورزيد . احتمال سوم اين است كه اگر من در عشق احساس شكست كنم به جهت قدرتى كه دارم نخواهم گذاشت

76

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 76
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست