responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 676


< شعر > ( ( 1516 ) ) آب صافى در گلى پنهان شده جان صافى بستهء ابدان شده < / شعر > بحث ديگر در بارهء حكمت و فلسفهء تعلق ارواح به اجسام اين بحث را با اين كه در ابيات مربوط به سؤال كردن رسول قيصر مطرح ساخته بود ، باز همين مبحث را تكرار مىكند ، اما اين بار آن پاسخ را كه به طور اجمال در آن ابيات گفته بود ، نمىگويد ، بلكه آن را كنار گذاشته مطلب دقيقترى را مطرح مىنمايد .
فرستادهء قيصر مىگويد : بچه علت اين ارواح مانند آب صافى در توى گل تيره پنهان شده است ؟ حاصل پاسخ از اين سؤال را در ابيات فوق چنين مىگويد :
يك سخن كه ما مىگوييم بدون فايده و حكمت نيست ، در صورتى كه اين يك جزء يا يك جزيى از روح ما است كه كل است ، آيا امكان دارد كه جزء بدون فايده نباشد ، ولى كل بدون فايده و بىهوده آفريده شده باشد ؟ اما اين كه فايده حاصل كل كه آفريده شده و به اين ابدان تعلق پيدا كرده ، چيست ؟ اگر توجه كنى خواهى ديد روح ، دم لطف خدايى است كه در جهان هستى آن را دميده است . آيا تصور مىكنى كه اين دم لطف فايده‌اى ندارد ؟ مگر خود اين دم عين لطف نيست ؟ اين مطلب را كه جلال الدين مىگويد : بسيار پر معنا و صحيح است ، كه روح دم لطف خدايى است ، مخصوصاً با نظر به تفسيرى كه در آيهء و نفخت فيه من روحى فقعوا له ساجدين شده است ( هنگامى كه آدم را ساختم و از روح خود در آن دميدم برو بيفتيد و به او سجده كنيد . )

676

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 676
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست