responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 600


بلكه چنان كه ديديم براى فراتر نهادن هر گونه گامى در جهان انسانى و در قلمرو آرمانهاى عقلانى اين رهايى از لذايذ مادى ضرورت خواهد داشت .
تفسير ابيات خرگوش شير را به چاه افكنده شادمان به سوى حيوانات بر مىگردد . آرى چرا شادمان نباشد ؟ او دشمن خونخوار خود را به باد فنا داده است . در اين مورد مترجمين عربى كتاب كليله و دمنه دو بيت بسيار مناسب آورده‌اند :
< شعر > و الله لم اشمت به فالكل رهن للممات لكن من طيب الحياة ان ترى موت العدات < / شعر > سوگند به پروردگار شادى من از روى شماتت به مرگ يك موجود نيست . زيرا همگان در گرو مرگند ، ولى يك زندگانى پاكيزه هم اين است كه انسان دشمن خود را از بين برده زندگانى كند .
آرى خرگوش شادمان بود زيرا با چشم خود ديد كه شير چگونه كشتهء ظلم خويش گشت .
< شعر > عيسى برهى ديد يكى كشته فتاده حيران شد و بگرفت به دندان سر انگشت گفتا كه كه را كشتى تا كشته شدى زار ؟
تا باز كجا كشته شود آن كه تو را كشت ؟
انگشت مكن رنجه به در كوفتن كس تا كس نكند رنجه به در كوفتنت مشت < / شعر > خرگوش شادمان بود و كف مىزد ، زيرا از دست مرگ نجات پيدا كرده بود .
خرگوش خوش و خرم و شاداب چنان كه گويى در مادهء سنگين قرار نگرفته است ، در هوا مىرقصيد و مىرفت . و مانند آن شاخ و برگ هنگامى كه

600

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 600
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست