responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 519


< شعر > ( ( 1134 ) ) نور حق را نيست ضدى در وجود تا به ضد او را توان پيدا نمود < / شعر > چرا حقيقت خدا شناخته نخواهد شد ؟
از بيانات مربوط به اصل « اشياء با اضداد خود شناخته مىشوند » جلال الدين يك نتيجهء بسيار منطقى مىگيرد ، و آن اين است كه : چون براى خدا ضدى وجود ندارد ، لذا هرگز حقيقت آن موجود برتر شناخته نخواهد گشت . مىگويد :
< شعر > ( ( 1131 ) ) پس نهانىها به ضد پيدا شود چون كه حق را نيست ضد پنهان بود < / شعر > چنان كه گفتيم روى آن اصل كه فلاسفه گذشته تقرير نموده‌اند ، اين مطلب بسيار صحيح است .
ولى بايستى اين مطلب را هم در نظر گرفت كه : مجهول بودن حقيقت خدا با استناد به نداشتن ضد فقط اين مقدار مىرساند كه حقيقت كامل او شناخته نشود ، و اما حد اقل موجوديت اجمالى آن بايستى شناخته شود ، چنان كه در ساير اشياء با اين كه اضداد آنها را نمىشناسيم ، ولى حد اقل به طور مستقيم مىتوانيم اركان وجودى او را بشناسيم ، در صورتى كه به هيچ وجه توانايى درك چگونگى وجود او را نداريم . به همين جهت است كه بايستى گفت : چون براى خدا نه علتى وجود دارد و نه موجود مماثل و نه رابطه فيزيكى با اشياء ديگر ، لذا نمىتوان حقيقت خدا را آن چنان كه هست شناخت . چنان كه از آن جهت كه كالبد مادى ما هيچ گونه سنخيتى با روح ندارد و نمىتواند در مقابل روح به عنوان علت يا ضد ، يا مماثل و هم سنخ آن مطرح شود ، لذا روح را با مقايسات كالبد مادى نمىتوان شناخت . اگر چه ما در بارهء روح يك علم حضورى ( خود آگاهى ) داريم ، ولى اين خود آگاهى ما را هرگز به حقيقت روح آشنا نمىسازد ، چنان كه جلال الدين در ابيات ديباچه مثنوى با بيان زيبايى گفته است :

519

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 519
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست