نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 5
< شعر > ( ( 1 ) ) بشنو از نى چون حكايت مىكند وز جدايىها شكايت مىكند < / شعر > چرا انسان به نى تشبيه شده است ؟ در اين ابيات انسان به نى تشبيه شده ، وجود شباهت ميان انسان و نى به شكل بسيار زيبا و اعجاب انگيز در اين ابيات باز گو مىشود . مىتوان گفت : كه هيجان روحى جلال الدين در اين ابيات مانند يك مقدمه كاملًا رسا ، وضع روانى او را در سرتاسر مثنوى نشان داده ، مانند يك فهرست بسيار عالى تمام مضامين اين كتاب را به طور اجمال بيان مىكند . نيز سوزش عشق مطلق جلال الدين در اين ابيات به حدّى است كه چهرهء نى بودن انسان را كه در آتش فراق مىسوزد ، به خوبى نمودار مىسازد . اولين تشبيه كه ميان انسان و نى بيان مىكند : ناله ى جدايى از اصل است . چنان كه نى به جهت جدايى از اصل ( نيستان ) فرياد مىكند و ناله سر مىدهد ، همچنان انسان به جهت جدايى از اصل خويش كه ما وراى طبيعت و قلمرو شعاع الهى است ، ناله ها مىكند . انسان در آن نيستان ( جايگاه اصلى خويش ) با هم نوعان خود ( مجردات ) هم صدا بوده به جهت سنخيتى كه با يكديگر داشتهاند ، جهانى پر از صفا و روحانيت و وحدت را گذرانيدهاند ، لذا در اين جهان طبيعت تمام تفكرات و تكاپوها و نيايشهاى او فريادهايى است كه در جستجوى آن جايگاه اولى طنين مىاندازد . كسى مىتواند سوز و گداز و معناى حقيقى اين فريادها را درك كند كه به اصل خويشتن آگاه باشد ، اين آگاهى در او عشق حقيقى ايجاد خواهد كرد ، و اشتياق به بازگشت به سوى آن اصل در دلش شعله ها فروزان خواهد ساخت . گروه زيادى از فلاسفه و عرفا و شعرا انسان را به نى تشبيه كردهاند ، از آن جمله حكيم صفا مىگويد :
5
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 5