نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 489
< شعر > ( ( 1063 ) ) منبع حكمت شود حكمت طلب فارغ آيد او ز تحصيل و سبب < / شعر > هر كس چيزى را حقيقتاً طلب كند حد اقل به مقدارى از آن نيز خواهد رسيد از آن جهت كه ريگهاى ارزنده جويبار انسانها بسيار كمياب است ، بايستى برويم و حكمت را از آن ريگهاى ارزنده ( صاحبان حكمت ) طلب كنيم ، و اين يك اصل ديگرى است كه : عاقبت جوينده يابنده بود حكمت را بطلبيم ، به حكمت خواهيم رسيد . اما يك اعتراض در اينجا به نظر مىرسد كه جلال الدين گويا متوجه آن بوده است ، اين اعتراض چنين است كه در دنيا گروه هاى فراوانى را ديدهايم كه طلب كردند ، و نتيجهاى نديدند ، و دويدند و به جايى نرسيدند . جواب اين اعتراض اين است كه اگر طلب كننده واقعاً و از روى قصد پاك و نيت خالصانه به تكاپو بيفتد ، محال است كه به نتيجه نرسد ، زيرا اگر به اين نكته متوجه شويم كه هنگامى كه روح انسانى با اخلاص و وجدان پاك در جستجوى ايده آل نيكو بود ، همين شروع به جستجو اولين گام در هدف مىباشد ، و به عبارت روشنتر مقدار و كميت راه رفتن در اينجا مطرح نيست ، آن چه كه مطرح است اين است كه : آيا به راه افتادهايم يا نه ؟ راه افتادن همان و در هدف گام زدن همان ، اگر چه اين هدف به نوبت خود راهى است براى هدف عالىتر . متأسفانه بشر از اين يك نكته غفلت ورزيده خود را از سعادتى كه در مجاورت او به سر مىبرد ، بىبهره ساخته است ، ( 1 ) او مىگويد : من كه على بن ابى طالب عليه السلام نشدم
( 1 ) بهشت برين اطاق مجاور همين اطاق است كه من در آن زندگى مىكنم ، اما كليدش را گم كردهام . .
489
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 489