نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 480
از دو ، دو نفر انسان بوده باشد ، هنگامى كه سرى به يك نفر آشكار شد ، آن سر ديگر مخفى نخواهد ماند ، دوم اين كه مقصود از « دو » دو لب بوده باشد يعنى همين كه سر از دو لب خارج شد شايع خواهد گشت . تفسير ابيات حيوانات مىگويند : بايستى گفتهء پيغمبر را از جان و دل بشنويم كه فرموده است : « در كارها مشورت كنيد » و ما بايستى مقصود تو را بفهميم كه چه كارى را مىخواهى انجام بدهى ؟ خرگوش مىگويد : من رازى را كه انديشيدهام نمىتوانم با شما در ميان بگذارم ، چرا ؟ اولًا مطالبى را كه ما قبل از وقوع بيان مىكنيم كاشف از ساده لوحى و نينديشيدن در عاقبت امور است ، زيرا اگر ما بدانيم كه چقدر علل محاسبه نشده در كارهاى ما دخالت مىورزند ، و چقدر آينده براى ما رويدادهايى را مىآورد كه اصلا در فكر ما خطور نكرده بود ، ما هرگز چيزى را كه براى آينده انديشيدهايم به اضافهء اين كه آن را صد درصد واقع شده تلقى نمىكنيم ، آن را به كسى هم اظهار نمىكنيم ، اين اظهار مفاسدى در دنبال دارد كه ممكن است به گرفتارىهاى ما اضافه كند ، زيرا اولًا - كيست تضمين كند كه ما در اين باره درست و منطقى انديشيدهايم مخصوصاً با در نظر گرفتن اين كه پيش گويى يكى از با اهميتترين نمودهاى انديشهء انسانى است ، و اگر ما در اظهار اين نمود شكست بخوريم شخصيت ما آسيب خواهد ديد . ثانياً - آينده هرگز مثل گذشته و حال و حاضر نيست ، هنگامى كه يك حقيقت به وقوع نپيوسته هر اندازه هم كه قطعى بوده باشد باز از آن جهت كه واقع نشده است ، و ممكن است به موانعى دچار شود « اگر چه آن موانع فعلًا از نظر منطقى به حد صفر است » شبحى از ترديد در وقوع آن حقيقت در
480
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 480