نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 342
تفسير ابيات سپس مىگويد : اين نصرانيان كه وزير در ميان آنها آشوب و فتنه راه انداخته بود دو گروه بودند : يكى از آن دو گروه هر موقع كه نام پيغمبر اسلام و وصف و شكل و جهاد و روزه و خوردن و ساير اوصاف او را مىديدند ، با احترام به آنها مىنگريستند ، و او را از جان و دل دوست مىداشتند ، اين گروه از فتنه ها و آشوبهاى آن وزير در امان ماندند ، و هيچ گونه صدمهاى به آنها وارد نگشت ، آنان توالد و تناسل كردند و نسلشان هم فراوان گشت . اين نتيجه ادب بود كه سابقاً هم توضيحى در اين باره داديم ، و گفتيم : اين كه جلال الدين مىگويد : < شعر > از خدا جوييم توفيق ادب بىادب محروم ماند از لطف رب < / شعر > در حقيقت يكى از با اهميتترين دعاها است ، كه جلال الدين متوجه شده است ، زيرا ادب و متانت روحى كه كشف از شخصيت مىكند پديدهاى است كه حتى در هنگام دشمنى يا خطا و اشتباه نيز صاحب خود را از هلاكت باز مىدارد . گروه دوم آن نصرانيان بودند كه هنگامى كه در انجيل به نام پيغمبر اسلام مىرسيدند به نام شريف او اهانت مىورزيدند ، اينان در اين فتنه و گرفتارى كه وزير براى آنها ايجاد كرده بود متلاشى گشتند . البته از نظر تاريخى نمىدانيم چنين داستانى اتفاق افتاده است يا نه ؟ ولى مطالبى را كه جلال الدين در اين داستان بيان نموده و نتايج اخلاقى و روانى و دينى كه از آنها گرفته است ، بسيار قابل توجه مىباشد .
342
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 342