responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 333


منازعت كردن امرا با يكديگر در وليعهدى < شعر > ( ( 694 ) ) آمديم اندر تمامى داستان وز وفادارى جمع راستان ( ( 695 ) ) كز پس آن پيشوا برخاستند به مقامش نائبى مىخواستند ( ( 696 ) ) يك اميرى ز ان اميران پيش رفت پيش آن قوم وفا انديش رفت ( ( 697 ) ) گفت اينك نائبِ آن مرد من نائب عيسى منم اندر زمن ( ( 698 ) ) اينك اين طومار برهان من است كاين نيابت بعد ازو آنِ من است ( ( 699 ) ) آن امير ديگر آمد از كمين دعوى او در خلافت بد همين ( ( 700 ) ) از بغل او نيز طومارى نمود تا بر آمد هر دو را خشم و جحود ( ( 701 ) ) آن اميران دگر يك يك قطار بر كشيده تيغهاى آب دار ( ( 702 ) ) هر يكى را تيغ و طومارى به دست در هم افتادند چون پيلان مست هر اميرى داشت خيل بىكران تيغها را بر كشيدند آن زمان ( ( 703 ) ) صد هزاران مرد ترسا كشته شد تا ز سرهاى بريده پشته شد ( ( 704 ) ) خون روان شد همچو سيل از چپ و راست كوه كوه اندر هوا زين گرد خاست ( ( 705 ) ) تخمهاى فتنه ها كو كشته بود آفت سرهاى ايشان گشته بود ( ( 706 ) ) جوزها بشكست و آن كان مغز داشت ( 1 ) بعد كشتن روح پاك نغز داشت ( 2 ) ( ( 707 ) ) كشتن و مردن كه بر نقش تن است چون انار و سيب را بشكستن است ( ( 708 ) ) آن چه شيرين است آن شد يار دانك ( 3 ) و انچه پوسيده است نبود غير بانگ آن چه پر مغز است چون مشكست پاك و انچه پوسيده است نبود غير خاك ( ( 709 ) ) آن چه با معنى است خوش پيدا شود و آنچه بىمعنى است خود رسوا شود < / شعر >


( 1 ) جوز گردو . ( 2 ) نغز زيبا ، ظريف ، نيكو . ( 3 ) دانگ ، هر نوع دانه را گويند ، و واحد مقياس مساحت نيز مىباشد . .

333

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 333
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست