responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 317

إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 848)


بلكه در حقيقت در اين پديده جهان را در برابر خود بر نهادن است ، در هيچ يك از اجزاء جهان هستى و در هيچ يك از جانداران چنين حالت اسرار آميزى ديده نمىشود ، تنها انسان است كه خود را بدون پرده و بدون بازيگرى رو در روى خود مىگذارد ، و در بارهء او مىانديشد ، و با او به گفتگو بر مىآيد ، انسان در اين حالت شگفت انگيز هم « او » ست ، هم « من » .
2 - مضمونى است كه جلال الدين در بيت فوق اشاره مىكند و آن اين است كه انسان همهء جهان را به يك سو مىنهد ، حتى خود را هم از خود كنار مىكند ، اين همان حالت ناخود آگاهى شگفت انگيز است كه تمام روان شناسان را به زانو در آورده است ، اين چه تجريد و تخليه است كه انسان خود را هم كنار مىگذارد ؟ در اين هنگام نظاره كننده كيست ؟ و بچه موضوعى نظاره مىكند .
تفسير ابيات وزير از اندرون خانه به آنها مىگويد : بايد بدانيد كه عيسى عليه السلام به من دستورى داده است و گفته است : كه بايستى تنها بنشينم ، و هيچ كس با من دمساز نباشد حتى خودم . پس از اين دستور ديگر با كسى نمىتوانم گفتگو نمايم من از اين جهان رخت بر بسته به بارگاهى كه عيسى عليه السلام در آن جا آرميده است ، رخت كشيده‌ام ، ديگر در اين جهان مادى و آتشين در مشقت و بىچارگى و هلاكت گرفتار نخواهم گشت

317

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست