responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 274


اعتراض كردن مريدان بر خلاف وزير بار ديگر < شعر > ( ( 595 ) ) جمله گفتند اى وزير انكار نيست گفت ما چون گفتهء اغيار نيست ( ( 596 ) ) اشك ديده ست از فراق تو روان آه آهست از ميان جان دوان ( ( 597 ) ) طفل با دايه نه استيزد و ليك گريد او گر چه نه بد داند نه نيك ( ( 598 ) ) ما چو چنگيم و تو زخمه مىزنى ( 1 ) زارى از ما نى تو زارى مىكنى ( ( 599 ) ) ما چو ناييم و نوا در ما ز توست ما چو كوهيم و صدا در ما ز توست ( ( 600 ) ) ما چو شطرنجيم اندر برد و مات برد و مات ما ز توست اى خوش صفات ( ( 601 ) ) ما كه باشيم اى تو ما را جان جان تا كه ما باشيم با تو در ميان ( ( 602 ) ) ما عدمهائيم و هستىهاى ما تو وجود مطلق فانى به ما [ نما ] ( ( 603 ) ) ما همه شيران ولى شير علم ( 2 ) حمله مان از باد باشد دمبه دم ( ( 604 ) ) حمله مان از باد و ناپيداست باد جان فداى آن كه ناپيداست باد ( ( 605 ) ) باد ما و بود ما از داد توست هستى ما جمله از ايجاد توست ( ( 606 ) ) لذت هستى نمودى نيست را عاشق خود كرده بودى نيست را ( ( 607 ) ) لذت انعام خود را وامگير نقل و بادهء جام خود را وامگير ( ( 608 ) ) ور بگيرى كيست جست و جو كند ؟
نقش با نقاش كى نيرو كند ؟
( ( 609 ) ) منگر اندر ما مكن در ما نظر و اندر اكرام و سخاى خود نگر ( ( 610 ) ) ما نبوديم و تقاضامان نبود لطف تو ناگفته ما مىشُنود ( ( 611 ) ) نقش باشد پيش نقاش و قلم عاجز و بسته چو كودك در شكم ( ( 612 ) ) نقش قدرت خلق جمله بارگه عاجزان چون پيش سوزن كارگه ( ( 613 ) ) گاه نقش ديو و گه آدم كند گاه نقش شادى و گه غم كند < / شعر >


( 1 ) زخمه ، بر وزن نغمه مضراب . . ( 2 ) شير علم شيرى كه بر پرچم نقش شده است . .

274

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 274
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست