responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 264


تفسير ابيات آن وزير حيله گر پس از انجام كارهاى طومار نويسى و ايجاد اختلاف در دين مسيحيت ، از آن مردم كناره گرفته و در خلوت مىنشيند . اين هم يكى از وسايل تحريك به سوى خويش است كه بعضى از كارگردانان روان شناس طبيعى راه هاى آن را به خوبى مىدانند كه خلوت نشستن و آن را به صورت مبهم در آوردن چه اندازه در دل بىنوايان و پيروان تأثير مىبخشد مردم براى ديدار وزير حالت جنون پيدا كردند . شوق و سوز عجيبى داشتند كه آن شاگرد مكتب ماكياولى و هم داستان توماس هابس را ببينند ، بىچارگان مىگفتند : ما را بىتو روشنايى نيست ، ما همان كورانيم كه كارش بدون عصا كش لنگ است . براى خدا بيا ، ما را اين اندازه از وجود خود محروم مدار ما طفلانى هستيم كه دايهء ما تويى .
وزير با يك عبارت عوام فريبانه سوز و گداز آنها را تشديد مىكند ، مىگويد : من رشتهء محبت از شما نگسيخته‌ام ، ولى چه كنم ؟ بيرون آمدن من امكان ندارد ، چون تمام كارهاى من روى دستور است ، و براى بيرون آمدن من دستورى نرسيده است . بىچارگان فريب خورده مىبينند خودشان نمىتوانند در بارهء وزير كارى انجام بدهند ، دست به دامن آن اميران مىزنند كه مانند خود آنها فريب خورده بودند ، نهايت امر اين كه فريب خوردن آنها با چند جملهء ساده لوحانه انجام گرفته بود ، ولى اميران با طومار و مطالب گول زنندهء حق به جانب در دام وزير افتاده بودند . خلاصه اميران را مىفرستند كه برو و به آقاى مطلق ما بگو : اين بد بختى را براى ما روا مدار ، ما بىتو يتيم مانده‌ايم ، گفتار خوشت ما را جلب كرده از حكمت تو تغذى كرده‌ايم . دلهاى اين بىنوايان بىدل در دست تست ، بدون لطف تو اينان حاصلى از زندگانى نخواهند داشت . ما مانند آن ماهيان هستيم

264

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 264
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست