نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 20
سطح طبيعى و سطح ما وراى طبيعى روح در ابيات فوق يك تشبيه بسيار با اهميتى ميان « نى » و روح انسانى بيان شده است كه مىتوان گفت در ميان همه ابيات اين ديباچه ( كه از پديده « نى » بهره بردارى مىكند ) . مهمترين تشبيه است ، و ما ذيلًا آن را توضيح مىدهيم : با مشاهدهء پديده هاى گوناگون و بلكه با مشاهدهء فعاليتهاى متضاد در درون انسانى كه با يگانگى حقيقت روح سازگار نمىباشد ، [1] فلاسفه و روان شناسان وادار شدهاند كه براى حل اين پديده هاى متضاد و گوناگون چاره جويى نمايند ، در اين باره مطالب زيادى گفتهاند ، اكثريت قريب به اتفاق آنها يكى از چهار راه را انتخاب كردهاند : 1 - روح انسانى حقيقتاً متعدد است ، روح انسانى و روح ملكوتى . 2 - روح انسانى دو رو دارد : رو به اصل اولى خود ( ما وراى طبيعت ) و رو به سوى طبيعت . 3 - روح انسانى دو سطح دارد : سطح ظاهرى رو به طبيعت و سطح عميقى كه پيرو قوانين و جريانات طبيعى نمىباشد . 4 - روان انسانى داراى قلمروهاى گوناگونى است : قلمرو روشن ( خود آگاه ) ، قلمرو تاريك ( ناخود آگاه ) ، قلمرو نيمه روشن ( مرحلهاى در ميان خود آگاه و ناخود آگاه ) .
[1] اولًا ، شخصيت انسانى در عين اين كه به جهت تماس با عوامل طبيعى در تغيير و دگرگونى است ، داراى ثبوت و استقرار هم هست . دوم ، اين كه در عين حال كه تحت تأثير عوامل طبيعى است ، مىتواند نيروى مقاومت در مقابل آن عوامل را نيز كسب كند ، تا آن جا كه همان عوامل را از فعاليت خود باز دارد . سوم ، در عين حال كه ادراك مىكند ادراك مىشود ( در حالت خود هشيارى ) . چهارم ، با اين كه از نظر طبيعى بايستى همواره تمام تكاپوهاى او در راه تنازغ در بقاء صرف شود ، با اين حال گرايشهاى معنوى و ما وراى طبيعى فراوان دارد . . . . .
20
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 20