responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 186


تمثيل مرد عارف و تفسير « الله يَتَوَفَّى اَلأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها » 39 : 42 < شعر > ( ( 392 ) ) حال عارف اين بود بىخواب هم گفت يزدان هم رقودٌ ( 1 ) زين مرم ( ( 393 ) ) خفته از احوال دنيا روز و شب چون قلم در پنجهء تقليب رب ( 2 ) ( ( 394 ) ) آن كه او پنجه نبيند در رقم فعل پندارد به جنبش از قلم ( ( 395 ) ) شمه‌اى زين حال عارف وانمود ( 3 ) خلق را هم خواب حسى در ربود ( ( 396 ) ) رفت در صحراى بىچون جانشان روحشان آسوده و ابدانشان ترك روز آخر چو با زرين سپر اردوى شب را به تيغ افكنده سر ميل هر جانى به سوى تن بود هر تنى از روح آبستن بود ( ( 397 ) ) از صفيرى باز دام اندر كشيد جمله را در دام و در داور كشيد چون كه نور صبحدم سر بر زند كركس زرين گردون پر زند ( ( 398 ) ) فالق ( 4 ) الاصباح ( 5 ) اسرافيل ( 6 ) وار جمله را در صورت آرد ز ان ديار ( ( 399 ) ) روحهاى منبسط را تن كند ( 7 ) هر تنى را باز آبستن كند ( ( 400 ) ) اسب جانها را كند عارى ز زين سرّ النوم اخ الموت است اين < / شعر >


( 1 ) رقود جمع رقده ، به معناى خواب يا حالت خاصى از خواب . . ( 2 ) تقليب بر گرداندن ، و به معناى عموم تصرف در يك چيز را گويند . . ( 3 ) شمه مقدار . . ( 4 ) فالق از فلق به معناى شكافتن . . ( 5 ) اصباح روشن كردن صبح . . ( 6 ) اسرافيل ملكى است كه براى بيدار كردن خواب رفتگان مرگ براى حضور در رستاخيز شيپور اعلام خواهد زد . . ( 7 ) منبسط از انبساط است ، روح منبسط روحى است كه از علايق مادى رها شده و گسترش تجريدى خود را باز يافته است . .

186

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 186
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست