إسم الكتاب : نقد النصوص في شرح نقش الفصوص ( عدد الصفحات : 413)

حالت ثانيه آن است كه چون از تخفيف عذاب نوميد شوند و خطاب « اخْسَؤُا فِيها وَلا تُكَلِّمُونِ » بشنوند ، دانند كه نه در جزع و فزع سوديست ، و نه در مخاصمه و ملاعنه اميد بهبودى . با يك ديگر گويند ، « سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا من مَحِيصٍ » . دل بر عقاب بنهند و تن به عذاب در دهند .
ناگاه رحمت كامله و عاطفت شاملهء حق جلّ شأنه ايشان را دريابد و شعلهء « نارُ الله الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الأَفْئِدَةِ » را از بواطن ايشان بنشاند راحت در درون و جراحت بر بيرون [1] بماند .
حالت ثالثه آن است كه چون احقاب و اعصار در حالت ثانيه بر ايشان بگذرد ، به انواع عذاب الفت گيرند و به تعاقب عقاب انس پذيرند لا يحسّون بحدّته و لا يتألَّمون بشدّته مع طول مدّته . به واسطهء خدر و عدم احساسى كه خداوند تعالى از محض رحمت و كمال رأفت ايشان را إعطاء فرمايد ، به هيچ حال از آن آتش متألَّم نگردند ، كما قال سبحانه ، « لا يَمُوتُ فِيها وَلا يَحْيى » بلكه چنان مألوف طباع و مأنوس مزاج ايشان گردد كه اگر في المثل رايحه اى از روايح روح افزاى رياض جنان بر ايشان بوزد ، از وزيدن آن متنفّر شوند ، و اگر فايحه اى از فوايح راحت بخش دار القرار به مشام ايشان برسد ، از شنيدن آن [2] متضرّر گردند كالجعل و تعوّده و تغذّيه بالقاذورات و تعوّذه و تعذّبه برائحة الورد . و كأنّه إلى هذه الحالة الثالثة أشار النبي صلَّى الله عليه و سلَّم بقوله ، « إنّ بعض أهل النار يتلاعبون فيها بالنار » ، و بقوله ، « سيأتي على جهنّم زمان تنبت من قعرها الجرجير » .
اين است شرح كلام حضرت شيخ و تقرير سخنان تابعان ايشان قدّس الله تعالى أرواحهم . و اگر كسى را در خاطر خلجانى افتد بنا بر توهّم مخالفت آن با ظاهر بعضى از آيات و احاديث ، بايد كه بر انكار اصرار ننمايد و به طعن در اولياء خداوند سبحانه مبادرت نجويد و بر قصور فهم خود حمل كند ، نه بر نقصان حال ايشان . آمنّا بما جاء من عند الله على مراد الله و بما جاء من عند رسول الله على مراد رسول الله و بما جاء من عند الكمّل الراسخين في العلم على مرادهم - أحيانا الله على ملَّتهم و أماتنا على سيرتهم و حشرنا في زمرتهم و جعلنا منهم

[1] بيرون : برون JD
[2] شنيدن آن : آن شنيدن JD

190