فتوحه ، و مريدان و مستفيدان او ، چون شيخ عارف كامل ، مؤيّد الدين الجندي ، كه شارح اول فصوص الحكم است ، و شيخ سعد الدين سعيد الفرغاني ، كه شارح قصيدهء تائيّهء فارضيّه است ، و غير ايشان از ارباب ذوق و وجدان و اصحاب كشف و عرفان ، به تخصيص ، شارحان فصوص الحكم قدّس الله تعالى أرواحهم . شايد كه خود را بدين وسيله توان بر فتراك دولت اين صاحب دولتان بستن ، و به زمرهء محبّان و معتقدان ايشان پيوستن . و چون اين شرح مشار اليه مشتمل آمد بر نصوصى كه انتقاد كرده مىشود از سخنان ارباب خصوص ، مسمّى مىگردد به « نقد النصوص في شرح نقش الفصوص » . رجاء به كرم ارباب دانش واثق است ، و اميد به الطاف اصحاب بينش صادق ، كه وجود متصدّى اين جمع و تأليف را - كه به عجز و قصور معترف است و به قلَّت بضاعت در اين صناعت متّصف و منصف - در ميان نبينند و زبان قدح بر سخنان كبراء دين و عظماء اهل يقين نگشايند ، و از صورت عيبجوئى و سيرت بدگويى اجتناب فرمايند . چو دانى كه مقصود گويند چيست * مبين اى برادر كه گوينده كيست نبايد بدين قدر گوهر شكست * كه از دست بىقدرى آيد به دست كى افتد در اعجاز قرآن شكى * اگر خواندش بىخرد كودكى و في المثنوىّ المولوىّ قدّس الله سرّ من أفاده : چون خدا خواهد كه پردهء كس درد * ميلش اندر طعنهء پاكان برد ور خدا خواهد كه پوشد عيب كس * كم زند در عيب اهل دل نفس نكته ها چون تيغ پولاد است تيز * گر ندارى تو سپر واپس گريز پيش اين الماس بىاسپر ميا * كز بريدن تيغ را نبود حيا و اكنون پيش از شروع در مقصود و رجوع به شرح موعود ناچار است از تمهيد مقدّمه اى سابق كه ممدّ باشد در فهم معانى لاحق . و الله هو الموفّق .