نام کتاب : نقد النصوص في شرح نقش الفصوص نویسنده : عبد الرحمن بن احمد جامي جلد : 1 صفحه : 159
حكايت كرد كه « در آن حال آواز مطرقهء آهنگران بغداد به گوش من رسيد » . و در اين قسم كذب صورت نبندد اصلا ، چه روح در اين كشف متفرّد بود ، و كذب از او منفى . [ 155 ] امّا قسم دوم از اقسام نوم و واقعه « كشف مخيّل » است . و آن چنان بود كه روح انسانى در خواب يا واقعه بعضى از مغيّبات دريابد و نفس به جهت تعلَّق به دو با وى در آن مشاركت و مداخلت نمايد ، و به قوّت متخيّله آن را از خزانهء كسوت صورتى مناسب از محسوسات در پوشاند ، و در آن كسوتش مشاهده كند . پس معبّر يا شيخ در تعبير و تفسير آن به وجه مناسب از صورت خيالى عبور كند ، و حقيقت آن را كه مدرك روح بود دريابد و بيان كند . و در اين قسم امكان مداخلت كذب باشد . و لكن كذب محض در آن صورت نبندد ، به سبب آن كه از ادراك روح خالى نباشد . پس اگر در حال ادراك روح خواطر نفسانى با مدرك روحانى منضم نشود ، و متخيّله جز حقايق مدركات روح را لباس خيالى نپوشاند ، آن واقعه يا خواب صادق بود . و اگر بعضى از خواطر نفسانى با مدركات روحانى پيوندد ، و متخيّله جمله را كسوتهاى خيالى
« 1 » مشاهدهء صورت : مشاهدهء حال صورت JD
159
نام کتاب : نقد النصوص في شرح نقش الفصوص نویسنده : عبد الرحمن بن احمد جامي جلد : 1 صفحه : 159