نام کتاب : نقد النصوص في شرح نقش الفصوص نویسنده : عبد الرحمن بن احمد جامي جلد : 1 صفحه : 124
علم حاصل على سبيل التفصيل يا به اعلام حق باشد بنده را به آن چه عين او إعطاء مىكند از علم ، بدان طريق كه إلقاء كند در روح و قلب بنده و او را دانا سازد بدان كه عين ثابتهء او مقتضى اين احوال معيّنه است ، بىآنكه مكاشف شود به عين ثابته و احوالش يا به رفع كردن حجاب از روى عين ثابته و اطَّلاع دادن بر طريان انتقالات احوال غير متناهيه بر آن ، تابنده مشاهدهء عين ثابته كند و مطَّلع گردد بر لوازم و احوال او . پس اگر عين اين عبد مظهر اسم جامع باشد - چون عين ثابتهء خاتم النبوّة صلَّى الله عليه [1] و سلَّم - اطَّلاع او بر عين خويش عين اطَّلاع باشد بر جميع اعيان ، چه عين او محيط همهء اعيان است ، چون احاطهء آن اسم كه اين عين مظهر اوست مر جميع اسماء را ، و اگر قريب باشد بدان عين در احاطه ، اطَّلاع [2] او بر اعيان به حسب آن تواند بود و اگر او را اصلا احاطه نباشد ، جز بر عين خويش مطَّلع نشود . و اين مكاشف مطَّلع بر عين ثابتهء خود از آن قسم ديگر اعلى است ، چه علم او به نفس خود به منزلهء علم حق است به دو ، بدان سبب كه أخذ اين هر دو علم از معدن واحد است - كه آن عين ثابتهء عبد است . و فرق بين العلمين آن است كه علم حق سبحانه بدان عين لذاته است ، نه به واسطهء امرى ديگر و علم عبد به عين خويش و احوالش به واسطهء عنايت الهيست در حق او . و عين اين عنايت
[1] عليه : عليه و على آله JDA [2] احاطه ، اطلاع : احاطهء اطلاع JD
124
نام کتاب : نقد النصوص في شرح نقش الفصوص نویسنده : عبد الرحمن بن احمد جامي جلد : 1 صفحه : 124