نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 78
( تين : 5 ) و كارشان به جايى كشيده كه * ( كَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ ) * و اين رين ، چرك گناه است كه بر روى صفحهء دل نشسته و به منزلهء تراخم چشم دل است كه بالاخره اعمى خواهند شد و از ديدار ربشان باز مىمانند چنانكه فرمود : * ( كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ ) * و چون اينجا اعمى بودند ، آن جا هم اعمى مىباشند * ( وَمن كانَ في هذِه أَعْمى فَهُوَ في الآخِرَةِ أَعْمى ) * ( إسراء : 72 ) و علَّيّين چون در اينجا آسمانى بودند بلكه از كثرت ارتقاى مقامشان به سماء سابعه رسيدند در آن جا نيز به مشاهده جمال دوست ملتذّند كه « المعرفة بذر المشاهدة و الدنيا مزرعة الآخرة » . جناب فيض در تفسير فوق الذكر در همين سوره گفتارى دارد كه خلاصه و عصاره اى است از مضمون آيات و روايات به زبان تعليم و تفهيم : افعال متكررهء انسانى و اعتقاداتى كه در نفوس رسوخ كرده به منزلهء نقوش كتابى است ، يعنى كلمات نوشتنى بر لوحها . پس هر كه معلوماتش امور قدسيه و اخلاق زكيه و اعمال صالحه باشد كتاب او يعنى حقيقت وى كه منتقش از آن علوم است ، از جانب يمين او به او داده مىشود چه يمين جانب اقواى روحانى است و اين جهت علَّيّين است چون كتاب او از جنس الواح عاليه و صحف مكرمهء بلند مرتبهء پاك و پاكيزهء در دست سفراى بزرگوار نيكو كار است كه * ( يَشْهَدُه الْمُقَرَّبُونَ ) * و اگر معلوماتش مقصور ( محدود ) بر جرميات باشد و اخلاقش بد و اعمالش ناپاك ، كتابش از جانب شمال يعنى جانب أضعف جسمانى كه سجّين است مىآيد چه كتاب او از جنس اوراق سفليه و صحيفههاى حسّيه است كه قابل و در خور سوزاندن است ناچار به نار ، معذب مىشود . و چون انسان مطابق عالم عينى و نظام كيانى است مىشود كه در گرفتن كتب صحيفهء پاكان از جانب راست بر ايشان به تمثّل درآيد . چنانكه ناپاكان از جانب چپ كه يمين ، اقوى الجانبين است و عوالم ملكوت اقوى از ناسوت مىباشند و در اين بحثى كه راجع به كتاب فجار و أبرار و تمثّل نامهء اعمال و احتراق صحايف فجار و بخصوص تعبير امام باقر در بيان كردن سجّين و علَّيّون و تعبير حق تعالى گناه را به رين و اسناد شهود به مقربين و حجاب شدن رين ، نكتهها و دقايقى صاحب بصيرت استفاده مىكند و مطلب
78
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 78